پایش طرح تحول سلامت دهان به انجمنها و دانشگاهها واگذار شود
هداف چشم انداز بیست ساله و سلامت دهان در گفتگو با دکتر احمد جعفری، رئیس دانشکده دندانپزشکی البرز
دوازده سال از تدوین سند چشمانداز بیستساله ۱۴۰۴ گذشته است و مدیران حوزه دندانپزشکی بیشتر از نیمی از زمان پیشبینی شده برای رسیدن به اهداف تدوین شده این سند را سپری کردهاند. اما آیا مسیری که در طرح تحول سلامت دهان طی میشود حوزه دندان پزشکی را به اهداف این سند نزدیک کرده است؟ «در حال حاضر بین دانشکدههای دندانپزشکی و معاونت بهداشتی ارتباط خوبی وجود ندارد و دلیل آن، تفاوت دیدگاههای جامعه علمی دندانپزشکی با جامعه اجرایی معاونت بهداشتی وزارت بهداشت است. جامعه اجرایی وزارتخانه به دنبال تربیت دنتالتراپیستها است. یعنی نیروهای حد واسطی که سال شصت طبق قانون میتوانستند خدمات درمانی هم ارائه بدهند.» این جمله را دکتر احمد جعفری، رئیس دانشکده دندانپزشکی البرز و متخصص دندانپزشکی کودکان، میگوید. او معتقد است: «وزیر بهداشت در بحث دندانپزشکی تنها مانده و مشاورههای درست در این زمینه به ایشان داده نمیشود. من به عنوان کسی که در هر دوی این نهادها یعنی دانشگاه و انجمن علمی تخصصی، حضور دارد و بالاترین مسئولیتهای مرتبط در معاونت بهداشتی وزارت را هم داشته است، اعلام میکنم که مسیر انتخاب شده، مسیری نادرست است که به هیچ عنوان صلاح کشور نیست و آثار بسیار بدی در جامعه علمی فعلی و آینده کشور دارد.»
با دکتر احمد جعفری درباره کارنامه دولت یازدهم در حوزه دندانپزشکی و برنامهها و دستاوردهای طرح تحول سلامت دهان سخن گفتیم. این گفتگو را بخوانید:
– آقای دکتر جعفری! بهعنوان دندانپزشک متخصص کودکان بفرمایید آیا اقدامات پیشگیرانهای که در طرح تحول سلامت دهان گنجانده شده است، کشور ما را به چشمانداز ۱۴۰۴ میرساند؟
رسیدن به چشمانداز ۱۴۰۴ یک وظیفه است، چرا که این سند از سوی بالاترین مقام کشور ابلاغ شده است و بنابراین تمام قوا و مسئولین و ادارات موظف هستند در راستای آن گام بردارند. حال نکته این است که حدود دوازده سال از تدوین سند چشمانداز گذشته، یعنی شصت درصد از وقت ما از دست رفته است و اگر قرار بر این باشد که در این فرصت باقیمانده برای رسیدن به این سند تلاش کنیم، باید تمام برنامههای خود را جهتدار کنیم. معنی این حرف این است که بررسی کنیم که برای مثال آیا فیشورسیلانتتراپی در این شرایط مورد نیاز ما هست یا خیر. من به شخصه به هیچ عنوان چنین برنامهای را در فرصت باقیمانده توصیه نمیکنم و معتقدم انجام این کار بدون هیچ شکی فقط و فقط هدر دادن منابع است. دلیل آن هم این است که بهداشت دهان و دندان دانشآموزان مدارس ما بسیار ضعیف است. بنابراین بالا بردن سطح سواد سلامت خانوادهها از اولویت بیشتری برخوردار است. پس ضروری است برنامههای طرح تحول سلامت دهان را بازبینی کنیم.
البته وارنیشفلورایدتراپی برنامه خوبی است، اما حالا که دو سال از اجرای آن میگذرد، باید به سمت ارتقای کیفی این برنامه برویم. اطلاعات و انگیزه کسانی که وارنیشتراپی را انجام میدهند باید افزایش یابد. ما نمیتوانیم اجرای این برنامه را به دست همان نیروهایی بسپریم که در سطح علمی و اجرایی دو سال پیش باقی ماندهاند.
– با این تفسیر مشکلی که در حال حاضر در برنامه وارنیش فلورایدتراپی وجود دارد و باید مرتفع شود، کمبود اطلاعات نیروهای اجرای آن است؟
تنها اشکال این نیست و آموزش نیروهایی که وارنیش انجام میدهند هم یکسان نبوده است. این نیروها مربیان بهداشت مدارس هستند که با یک آموزش ساده وارد این کار شدند، اما برای مثال ما در استان البرز، برای آنان هشت روز برنامه بازآموزی گذاشتیم تا هر یک از مراقبین بهداشت مدارس، سه تا چهار روز آموزش ببینند. در تعداد زیادی از استانها این آموزش طی یک روز ارائه شده است. نکته دیگر این است که قرار نیست این نیروها تا پایان این برنامه، با همین میزان آموزش کار را انجام بدهند. کار دیگری که ما در استان خود انجام دادیم این بود که باورهای نادرست مردم را شناسایی کردیم. برای مثال گروهی معتقد بودند که فلورایدتراپی موجب سرطان یا تغییر رنگ دندانها میشود. عدهای میگفتند کاری بیهوده است و عدهای میگفتند فلوراید سمی است. بنابراین ما برای تکتک این ابهامات، پاسخهای علمی تهیه کردیم و به بخش محدودی از مراقبین بهداشت و مسئولین مدارس ارائه دادیم. از سوی دیگر، منابع این باورها هم شناسایی شد. دندانپزشکان خود منبع مهمی برای نشر این مطالب بودند. اصلاح باورها برای این گروه هم در سطح کوچکتری انجام شد که البته هیچکدام از این روشنگریها کافی نبوده است.
پس میتوانیم نتیجه بگیریم که باید برنامهای را که دست به اجرای آن میزنیم، پایش و ارزیابی کنیم تا ببینیم که آیا بهاندازهی مورد انتظار اثربخش است و نتیجه مطلوب را در بر خواهد داشت یا خیر. از سوی دیگر باید گفت وارنیش فلورایدتراپی اقدام بسیار خوبی است، مشروط بر اینکه همزمان با آموزش بهداشت باشد. چرا که این طرح در صورتی که مسواک زدن و تغذیه کودک درست نباشد و کسی که برای او وارنیش میزنند، خوب توجیه نشده باشد که چگونه باید نقش خود را در منزل ایفا کند، فقط هدر دادن منابع است. گذشته از این باید توجه داشته باشیم که ما زمان و منابع محدودی داریم که باید از آنها بهترین استفاده را ببریم.
– به اعتقاد شما برنامه آموزش بهداشتی که میتواند کشور ما را به چشمانداز بیست ساله رهنمون کند چه جزییاتی باید داشته باشد؟
اگر قرار باشد ما به چشمانداز ۱۴۰۴ برسیم، باید از دندانهای شیری شروع کنیم، چرا که پوسیدگی آنها به دندانهای دائمی منتقل میشود. بنابراین اگر از حالا خوب عمل کنیم، کودکانی که وارد مدرسه میشوند، دندانهای شیری خوبی خواهند داشت و احتمال پوسیده شدن دندانهای دائمی آنها هم کاهش پیدا میکند. پس همزمان باید با کمک معلمان و مراقبان بهداشت، آموزشهای مورد نیاز را به خانوادهها ارائه بدهیم و از نیروهای موجود در برنامه سلامت دهان مدارس استفاده بهینه کنیم.
گام اول ما برای رسیدن به این مقصود باید آموزش بهداشت به مادران باشد. ما شیر را به عنوان یک غذای غیر پوسیدگیزا به حساب میآوریم، اما همین شیر مادر میتواند بدترین وضعیت پوسیدگی را در دندانهای طفل ایجاد کند. حال راهکار چیست؟ بسیار از آنچه گمان میشود سادهتر است؛ مادر فقط باید بداند که اگر این شیر طی شب، مدت طولانی در دهان طفل باشد، پوسیدگیزا میشود و اگر قبل از خواب دندانهای او را مسواک نزند، باقیماندههای مواد غذایی، شیر یا هر چیز دیگری که در دهان طفل است توسط میکروبها به وضعیت پلاک میکروبی چسبنده در میآیند و در این وضعیت، دهان بعد از خوردن شیر، حتی با آب هم پاک نمیشود. این پلاکها حجم زیادی از مواد شیرینکننده را داخل خود ذخیره میکنند به مرور تبدیل به اسید شده و بعد هم دندان شروع به پوسیده شدن میکند. تشخیص این نوع پوسیدگیها ساده است. بنابراین اگر به مادر آموزش بدهیم که حتی بعد از رویش اولین دندانها، با یک مسواک انگشتی، دندان طفل را پاک کند این مشکل حل میشود. در ضمن باید سعی کنیم تعداد دفعات شیر خوردن در خواب کاهش پیدا کند و اگر طفل شیر خورد، قدری آب به او بدهیم تا غلظت شیر در دهانش پایین بیاید، اما به دلیل آگاه نبودن از این اقدامات ساده، کودکان زیادی را میبینیم که دندانهای فک بالای آنها پوسیده و دندانهای فک پایین آنها سالم است. چرا که روند بلع نوزادی همینگونه است و دندانهای بالا مدام در تماس با شیر هستند در حالی که دندانهای فک پایین با بزاق شسته میشوند. طفل بعد از دوران شیرخوارگی وارد سالهای دوم و سوم زندگی خود میشود. حالا بین دندانهای عقبی تماس برقرار میشود و باید بین آنها و مخصوصاً دو دندان آخر نخ دندان کشید. این کار مشکل پوسیدگی را در مقیاس زیادی رفع میکند. اگر این نکات رعایت شود، کودک با پوسیدگی بسیار کم یا با دندانهای فاقد پوسیدگی به سن پنجسالگی میرسد. حالا ما این کارها را کنار گذاشتیم و تمرکزمان را روی درست کردن مراکز درمانی و تربیت نیروی درمانی جدید گذاشتهایم. جالب آنکه از نیروی درمانی موجود هم استفاده نمیکنیم و به سراغ تربیت دنتالتراپیستها میرویم. در حالی که این کار آینده این مملکت را خراب میکند و مجریان آن نمیدانند که این امر تاچه حد به ضرر جامعه دندانپزشکی و جامعه است.
– اما این آموزشها را چگونه باید به مادران منتقل کرد؟
تکنسین سلامت دهان مناسبترین گزینه برای این کار است. تربیت این تکنسینها به معنای ارزانسازی خدمات است و هزینه ویزیتهای دورهای مادر و کودک به این وسیله بسیار کاهش مییابد. حتی میتوان این تکنسینها را در مطبها مستقر کرد و بخش خصوصی را مجاب کرد تا از طریق ایشان آموزش بهداشت بدهند. به این ترتیب چرخه سیستم ارجاع هم درست میشود و با ویزیتهای دورهای، پوسیدگیها در مراحل اولیه کشف میشوند. بنابراین تربیت تکنسینهای سلامت دهان مزایای بسیاری دارد، اما اگر افرادی قصد داشته باشند این تکنسینها را به دنتالتراپیست تبدیل کنند، نه تنها در حق کودکان ظلم کردهاند، بلکه هدف اصلی یعنی دستیابی به سند چشمانداز بیستساله را کلاً زیر پا گذاشتهاند؛ زیرا ارتقاء شاخص پوسیدگی دندان تنها با پیشگیری از پوسیدگی قابل دستیابی است و ترمیم دندان پوسیده، فقط جابجایی آیتمهای DMF را در پی دارد.
– آیا به عنوان شخصی که سمت ریاست دانشکده دندانپزشکی را بر عهده دارد، این پیشنهادها را به معاونت بهداشتی ارائه دادهاید؟
در حال حاضر بین دانشکدههای دندانپزشکی و معاونت بهداشتی ارتباط خوبی وجود ندارد و دلیل آن، تفاوت دیدگاههای جامعه علمی دندانپزشکی با جامعه اجرایی معاونت بهداشتی وزارت بهداشت است. در حال حاضر جامعه اجرایی وزارتخانه به دنبال تربیت دنتالتراپیستها است. یعنی نیروهای حد واسطی که سال شصت طبق قانون میتوانستند خدمات درمانی هم ارائه بدهند. این طرح برای آن دوره عدالتجویانه بود. چرا که تنها پنج دانشکده دندانپزشکی داشتیم و تعداد زیادی از دندانپزشکان بعد از جنگ و انقلاب از کشور خارج شده بودند و شصت درصد از همان تعداد دندانپزشکی که باقی مانده بودند هم تنها در شهرهای بزرگ کار میکردند. پس جمعیت زیادی در کشور از خدمات درمانی دندانپزشکی محروم بودند، اما حالا شرایط با آن زمان تفاوت فاحشی دارد چرا که سالانه هزار و پانصد نفر دانشجوی دندانپزشکی پذیرفته و بیش از هزار دندانپزشک بومی مناطق دو و سه تربیت میشود که موظف هستند بین یک تا دو برابر مدت تحصیل در این مناطق خدمت کنند. در حالی که ما بین هفتصد تا هشتصد مرکز بهداشتی و درمانی فاقد دندانپزشک داریم که با وجود اینکه هر سال بیش از این تعداد دندانپزشک در کشور فارغالتحصیل میشود، پر نمیشوند. پس وزارت بهداشت باید بستر مناسب را جهت خدمت کردن دانشآموختگان سهمیه مناطق ایجاد کند و آنان را به کار بگیرد، اما در این خصوص برنامهای ندارد و آن را به سر باز زدن دندانپزشکان از خدمت در این مناطق تلقی میکند که این امر در کل صحت ندارد.
– نکته دیگر این است که ما نمیتوانیم برای رسیدن به چشمانداز ۱۴۰۴ و با وجود بار درمانی سنگینی که در حوزه دندانپزشکی برجای مانده است، درمان را فراموش کنیم. از طرف دیگر با محدودیت منابع مواجه هستیم. به نظر شما با چه راهکاری میتوان هزینه خدمات دندانپزشکی را بهگونهای کاهش داد که برای درصد بیشتری از مردم قابل دسترسی باشد؟
برای این کار توصیه نمیشود سهم بخش دولتی را افزایش دهیم، چرا که دولت نمیتواند پاسخگوی نیازهای کشور از نظر خدمات درمانی باشد و وزارت بهداشت هم این را میداند، اما شاید دلیل آنها برای پیگیری درمان، این است که جامعه از آنان این نیاز را مطالبه میکند. حال سؤال این است که چرا وزارت بهداشت دندانپزشکان متعهد را در این راستا به کار نمیگیرد؟ طبق مصوبه شورای معاونین وزارت بهداشت که مربوط به حدود سال هفتاد و یک است، دندانپزشکان موظف هستند سال اول طرحِ دوساله خود را به مناطق محروم بروند که با این اقدام نیازهای جامعه مرتفع میشود، اما وزارت بهداشت به مصوبات خودش هم، عمل نمیکند وزارت بهداشت باید تمهیدات و امکانات لازم را برای بهکارگیری نیروهای متعهد خدمت و ازجمله خدمتکنندگان در دوره طرح نیروی انسانی را فراهم کند. در مقابل متأسفانه به دنبال تربیت دنتالتراپیستها، آن هم با تبدیل غیرقانونی نیروهای بهداشت دهان است و آن به این معنا است که حق افراد جامعه از بهرهمندی از خدمات بهداشتی ضایع میشود و این در حالی است که درمان نیروهای خودش را دارد.
– با توجه به آنچه گفته شد، آیا انجمنها و دانشگاههای ما از توانایی لازم برای ارائه پیشنهادهای مؤثر در بازبینی طرح تحول سلامت دهان بهرهمند هستند؟
برنامههایی که در دولت تدبیر و امید شروع شد ، حداقل در حوزه سلامت چشمانداز خوبی را تداعی کرده است و میکند. به اعتقاد من وزیر بهداشت در بحث دندانپزشکی تنها ماندهاند و مشاورههای درست در این زمینه به ایشان داده نمیشود. من به عنوان کسی که در هر دوی این نهادها یعنی دانشگاه و انجمن علمی تخصصی، حضور دارد و بالاترین مسئولیتهای مرتبط در معاونت بهداشتی وزارت را هم داشته است، اعلام میکنم که مسیر انتخاب شده، مسیری نادرست است که به هیچ عنوان صلاح کشور نیست و آثار بسیار بدی در جامعه علمی فعلی و آینده کشور دارد. البته هماکنون هم اثرات نامطلوب خود را در جامعه علمی کشور، بر جا گذاشته است. انجمنهای علمی دندانپزشکی و جامعه دانشگاهی، آماده هستند به بهترین نحوی، برنامههای اجرایی را به وزیر بهداشت ارائه دهند. چرا که تعدادی از ما به عنوان اعضای این نهادها، در این کارها سالیان سال تجربه داریم و میتوانیم برنامه بهداشت دهان را با توجه به زمان باقیمانده، به نحو قابل قبولی پیش ببریم تا در سال ۱۴۰۴ از وضعیت مطلوبتری بهرهمند شویم. در عین حال که باید زحمات این دولت را در مقوله سلامت قدر دانست، گمان نمیکنم در زمینه دندانپزشکی راهی که هماکنون میرویم به نقطه مطلوبی برسد.
منبع:دندانه