درباره دکتر حسین صنیع، اولین دندانپزشک مازندران
دکتر رفیع کافیه
دندانپزشک و پژوهشگر تاریخ پزشکی
بیشک نگارش زندگینامه دندانپزشکان، با توجه به نبود دانشنامههای معتبر و اسناد و مدارک لازم در بایگانی کتابخانهها، کار بسیار دشواری است. در این شرایط رجوع به حافظه تاریخی همکاران صاحبنظر و بررسی شواهد و قرائن میتواند تا حدود زیادی کاستیها را جبران و راه را تا اندازهای هموار نماید.
از ابتدای تلاش برای نگارش زندگینامه دندانپزشکان، از راهنماییهای استادان بزرگوارم بسیار بهره جستهام و نیز به سبب دشواری راه همواره منتظر شنیدن نظرات راهگشای اهل فن بودهام. امیدوارم توانسته باشم با بهرهگیری از توصیهها و نظرات ارزنده ایشان آثار قابل تاملی ارائه دهم. از تمامی این بزرگواران که بنا بر ملاحظاتی از بردن نامشان خودداری میکنم به غایت سپاسگزارم.
پس از نگارش مقالهای درباره آذر صنیع، بر آن شدم با توجه به نقش پدرشان مقاله کوتاهی نیز در مورد ایشان ارائه نمایم. آن چه در پی میآید نگاهی اجمالی است به زندگی دکتر حسین صنیع که در نبود اسناد کافی فراهم آمدهاست.
دکتر حسین صنیع همایون اهل شیراز و خواهرزاده فرصت شیرازی بود. جد پدری او طبیب کریمخان زند بوده است. نسب او از طرف مادر به میرزاجعفر متخلص به بهجت فرزند میرزا کاظم ملقب به شرفائ در سال ۱۲۳۱ ه ق میرسد که در اصفهان زاده شد. بهجت پس از درگذشت پدر خود از اصفهان به شیراز رفت و با دختر آقا رجبعلی که به امور مذهبی اشتغال داشت و متخلص به تسلی بود ازدواج نمود. میرزا محمد نصیر حسینی ملقب به میرزا آقا و متخلص به فرصت از دختر تسلی است.
فرصت در سال ۱۲۷۱ه ق(۱۲۳۳ه ش) در شیراز زاده شد و در همان شهر به کسب دانش پرداخت و علوم ادبیه و عربیه را از اساتید آن دوران فراگرفت.
وی از جمله نویسندگان، شعرا و هنرمندان زمان خود بود و علاوه بر معلوماتی چند در رشتههای گوناگون، از هنر نقاشی نیز بهرهای به سزا داشت. آثار مفیدی از وی باقی مانده که از آن جمله است کتاب آثارالعجم و دیوان شعر.
فرصت در سال ۱۳۳۹ه ق(۱۲۷۱ه ش) در سن ۶۸ سالگی در شیراز در گذشت و در حافظیه به خاک سپرده شد.
فرصت هیچگاه ازدواج نکرد و فرزندی نداشت. او که علاقه زیادی به خواهرزاده خود حسین داشت (از تاریخ تولد حسین اطلاعی به دست نیامد احتمالا در دهه ۵۰ به دنیا آمده باشد)، شخصا تعلیم و تربیت او را به عهده گرفت و او را با خود به مسکو پایتخت روسیه تزاری برد.
حسین تحت تاثیر دایی خود علاقه زیادی به ادبیات و موسیقی پیدا کرد و تار را خوب مینواخت، اما با این حال رشته تحصیلی دندانپزشکی را انتخاب نمود. او پس از اتمام تحصیلات در شرکت تومانیانس که در شیلات فعالیت داشت استخدام شد و شرکت وی را به بابلسر فرستاد. وی بلافاصله در بابلسر مطبی دایر نمود و مشغول به کار گردید. پس از مدتی به بابل آمد و در میدان ایستگاه (۱۷شهریور فعلی) طبابتش را ادامه داد. در بابل بود که با گوهر بدیع که مازندرانی بود وخانوادهاش با روسیه تجارت میکردند ازدواج نمود. چون در آن زمان دندانپزشک دیگری در مازندران نبود دکتر صنیع در شهرهای دیگر مازندران از قبیل آمل، ساری و بهشهر نیز مطبهایی دایر نمود که در طول ماه، هفتهای را به هرکدام اختصاص میداد. در این مطبها جوانان با استعداد را به عنوان دستیار خود انتخاب نموده و به تعلیم آنها در این رشته می پرداخت.
گوهربدیع نیز در دندانپزشکی تجربه فراوانی داشت و در انجام کارهای مطب با دکتر صنیع همکاری می نمود.
حسین صنیع پس از تاسیس دانشکده دندانپزشکی تهران با گذراندن دوره کوتاهی به اخذ درجه دکترا نائل شد.
دکتر صنیع به تدریج در مازندران املاکی خرید و هنگامی که رضاشاه املاک مردم را ضبط می کرد، چون حاضر نشد املاک خود را واگذار کند به زندان افتاد. او پس از وقایع شهریور ۱۳۲۰ موقعی که رضاشاه از ایران رفت از زندان آزاد شد و چند سال بعد در بابل در گذشت.
ثمره ازدواج حسین دو فرزند دختر به نامهای آذرنوش و مهیندخت بود. آذر در تحصیلی راه پدر را ادامه داد و در نهایت مدرک دکترای خود را با گذراندن پایاننامه، با عنوان آماده کردن دندان برای سرپوشهای فلزی، در سال ۱۳۳۲ ه ش از دانشگاه تهران دریافت نمود (برای اطلاعات بیشتر به مقاله آذر صنیع مراجعه فرمایید).
مهیندخت صنیع نیز که در سال ۱۲۹۸ در بابل متولد شد، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در بابل به اتمام رسانید و سپس وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد. او تحصیلات خود را تا دوره دکترا ادامه داد و رساله خود را با عنوان دستور زبان فارسی به راهنمایی دکتر محمد معین به تصویب رسانید. وی چندی در دانشکده ادبیات دانشگاه ملی به تدریس پرداخت. سرانجام در سال ۱۳۵۰ وارد حزب ایران نوین شد و در دورههای ۲۳ و۲۴ نماینده مجلس بود.
از تالیفات وی میتوان از «دستور زبان فارسی»، کتاب «زنان در شاهنامه» و «گلرخان سیهچشم» نام برد. همچنین کتاب «در رکاب امپراطور» نوشته جی لونوتر ترجمهای از اوست.
– توضیح درباره جد پدری دکتر صنیع: اطلاعات زیادی یافت نشد گرچه درباره جد وی مطالبی موجود بود اما به نتیجه ای دست نیافتم.
– کتاب آثار العجم به خط ابوعلی محمد قدسی شیرازی شوهر خواهر فرصت میباشد که در سال ۱۳۱۴ ه ق در بمبئی چاپ شده است اما نگارنده دلیلی بر اینکه احتمالا وی پدر دکتر صنیع باشد پیدا ننمودم.
منابع و مآخذ:
۱- پیشگامان طب در بابل (بارفروش)، علی گلپور، بابل، نشر بدر منیر، ۱۳۸۰، چاپ اول
۲- خاطرات ابولحسن ابتهاج، علیرضا عروضی، تهران، انتشارات علمی، ۱۳۷۱، چاپ اول
۳- شرح حال رجال ایران، مهدی بامداد، تهران، زوار، ۱۳۷۸، چاپ اول
۴- شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر، دکتر باقر عاقلی، تهران، نشر علم و گفتار، ۱۳۸۰، چاپ اول
– با سپاس از دکتر سعید میرسعیدی و دکتر افشین قناد
منبع:دندانه