گفتگو با دکتر مازیار شهزاد دولتشاهی
دندانپزشکی غیر از درس خواندن، نیازمند یک ذوق خاص است
گفتوگو دکتر مازیار دولتشاهی، کارگردان تاتر، نقاش، سوارکار و البته یک دندانپزشک
محسن طاهر میرزایی/ دندانه: «دکتر مازیار شهزاد دولتشاهی» پریودنتیست، کارگردان، نقاش و سوارکار، یکی از چهرههای خاص دنیای دندانپزشکی است که معتقد است اندکی هنر باید دستمایه کار جراحی شود. وی متولد سال ۱۳۴۹ در کرمانشاه است و آنگونه که خود میگوید، علاقه پدر و مادرش به مطالعه ادبیات، از همان کودکی او را شیفته این حوزه کرد. دوران پر از شور و شوق کودکی مازیار خیلی طول نکشید و سالهای جنگ تحمیلی، شرایط سخت و خشنی را برای او رقم زد. کمااینکه زادگاهش بسیار نزدیک به معرکه آتش بود. اتفاقات عجیب و غریب سالهای جنگ باعث شد که مازیار دید متفاوت و عمیقتری نسبت به محیط اطراف و شرایط خود پیدا کند و دنیای ادبیات و رمان را بهتر بپذیرد.
در نهایت او در رشته دندانپزشکی پذیرفته شد اما از همان سال ابتدایی تحصیل در دانشگاه، شروع به نوشتن نمایشنامه کرد و با اینکه همواره حرفه اصلی خود را دندانپزشکی میداند، اما هر دو حوزه را با موفقیت به جلو برد. دکتر دولتشاهی در فروردین و اردیبهشت سال۹۷ نمایش مرثیه ای برای یک دختر را در تماشاخانه پالیز روی صحنه داشت.
شما که تا این اندازه به ادبیات علاقهمند بودید، اصلا چرا دندانپزشکی را انتخاب کردید؟
درس من خیلی خوب بود و همیشه جزء نفرات اول تا سوم بودم. آن زمان غیر از مهندسی و دکتری انتخاب دیگری برای ما نبود. توصیه پدر و مادر و خانواده هم این بود که ادبیات و رمان به شکل علاقه شخصی دنبال شود و حرفه من چیز دیگری باشد. من هم پذیرفتم و همین کار را کردم. در نهایت دندانپزشکی کار حرفهای من شد و تصمیم گرفتم که هنر را به شکل علاقه شخصی در کنار آن دنبال کنم.
شما خود را یک دندانپزشک میدانید که کارگردان است یا کارگردانی که دندانپزشک است؟
پاسخ به این سوال خیلی برای من سخت است. من طی سالهای طولانی دندانپزشکی را به شکل جدی دنبال کردم و تخصص جراحی لثه قبول شدم. سالها هم در این عرصه در دانشگاه تدریس کردم و در این حوزه نوشتههایی دارم و کتاب چاپ کردم. اما به هر حال حرفه اصلی من دنداپزشکی بود و خیلی زمان نداشتم که به کارهای دیگر جز نوشتن برسم.
دندانپزشکی یا کارگردانی، کدام برای شما اهمیت بیشتری دارد؟
هر دو را دوست دارم چون منافاتی با هم ندارند. وارد هر فضایی که میشوم باعث میشود قدری از فضای قبلی جدا شوم و ذهنم بازتر شود. این به من کمک زیادی میکند. زمانی که در مطب مشغول کار جراحی هستم تمام حواسم آنجاست و ذهنم برای اینکه بعد از آن بتوانم کار تئاتر انجام دهم، خالی میشود و همینطور برعکس.
پس الان طبابت هم میکنید؟
بله. خیلی زیاد. سخنرانیهای زیادی هم در محافل داخلی و خارجی در خصوص دندانپزشکی داشتم. سعی کردم در هر دو حوزه جلو روم اما تعداد سخنرانیّها و فعالیتهای جراحی من خیلی زیاد شد و احساس کردم قدری از هنر فاصله گرفتم. لذا از دو سال پیش دندانپزشکی را کمی تعدیل کردم تا به این علاقه شخصی خود بیشتر برسم. اما مطب و سخنرانیهای من همچنان وجود دارد و طوری زمان خود را تنظیم کردم که بعداز ظهرها به تئاتر برسم و صبحها هم در مطب حضور داشته باشم.
علاقه به کتاب و ادبیات را چطور به کارگردانی پیوند زدید؟ کارگردانی از چه زمانی دغدغه شما شد؟
از همان سالهای اول دانشجویی و زمانی که فیلمنامه و نمایشنامه مینوشتم، دوست داشتم کمی جلوتر بروم. حس کردم کارگردانی خیلی میتواند به حرکت رو به جلوی من کمک کند. درست است که سالهای کودکی ونوجوانی را همراه با پدرم فیلمهای زیادی میدیدم، اما علاقه اصلی من به سینما به عنوان هنر با فیلم هامون در سال ۶۸ شروع شد. بعد از آن کتابهای آقای بیضایی به من ثابت کرد که باید حتما آن را دنبال کنم. این ۲ اتفاق باعث شد که خیلی جدیتر بنویسم و به فکر کارگردانی باشم. اما توان انجام کارگردانی نداشتم چون از محیط آن دور و در کار دندانپزشکی متمرکز بودم. کارگردانی هم طبیعتا نیازمند آموزشهایی بود. این شد که از ۲ سال پیش فرصتی برای خودم ایجاد کردم که بتوانم به کارگردانی هم بپردازم. هم بیشتر خواندم و هم این که در تعدادی ورک شاپ شرکت کردم و دیدم با اطلاعاتی که دارم میتوانم به عنوان کارگردان کار را شروع کنم.
پس میتوانیم بگوییم که بازیگر مورد علاقه شما مرحوم خسرو شکیبایی و کارگردان مورد علاقه شما بهرام بیضایی است؟
کارگردان مورد علاقه من بهرام بیضایی است. اما بیشتر از مرحوم شکیبایی، فیلم هامون باعث جذب من به این حوزه شد. مرحوم خسرو شکیبایی بسیار عالی هستند اما نمیتوانم بگویم بازیگر مورد علاقه من بود.
بازیگر مورد علاقه شما کیست؟
سوسن تسلیمی.
در نوشتههای شما همواره سایه سبک بهرام بیضایی مشاهده میشود.
من شیفته کار بهرام بیضایی شدم و در اکثر کارهای من این مساله حس می شود. در زمینه کارگردانی هم دوستانی پیدا کردم که فکر میکنم اتفاقات خوبی در حال رخ دادن است.
نویسنده مورد علاقه شما کیست؟
گابریل گارسیا مارکز.
پس حتما باید صدسال تنهایی را خوانده باشید؟
بله. تمام آثار او را خواندهام.
دندانپزشکی چه تاثیراتی در فیلمها یا نمایشنامههای شما داشته است؟
دندانپزشکی در تعریف به عنوان یک هنر و علم دیده میشود و به غیر از درس خواندن نیازمند یک ذوق خاص است. به خصوص در بحث زیبایی دندان و جراحی، کار دست و طراحی دست مهم میشود. به نظر من کارگردانی دور از آن نیست. به خصوص اینکه پزشکانی که در هنر هم دست دارند، انسانهایی با وسواس زیاد هستند که به جزئیات دقت میکنند. لذا این ۲ مساله خیلی دور از هم نیست.
به همین خاطر است که به نقاشی هم روی آوردهاید؟
بله. من نقاشی هم میکنم و حدود ۱۲ تابلو دارم. جراحی و هنر در خیلی جاها به هم مربوط میشوند. چون جراح به یک ذوق آرتیستی نیاز دارد تا بتواند کار خود را به درستی انجام دهد.
پس میتوان گفت که یک اقتباس آزاد از مرگ دوشیزه جوان است.
دقیقا. مقداری از تم قصه عوض شده است. اما ساختار و فرم همان است. آن کار کاملا رئال بود، اما این کار رئال نیست.
یعنی سورئال است؟
سورئال محض هم نیست. اما کاملا از رئال خارج شده و فاصله گرفته است.
شما با اسب و سگ هم عکس دارید. این ناشی از علاقه شما به حیوانات است؟
به شکل اتفاقی از چند سال پیش به یک مجموعه سوارکاری راه پیدا کردم و آنجا شیفته حیوان شدم. از دور میدانستم که اسب جذاب است اما وقتی این حیوان را از نزدیک دیدم، تاثیر زیادی روی من گذاشت. همان موقع ثبت نام کردم و مشغول سوارکاری شدم. چون همیشه دوست داشتم سگ داشته باشم و امکان آن در فضاهای داخلی فراهم نبود، دیدم آنجا مناسب است و سگم را همان جا گذاشتم و هفتهای چند بار به آنجا میروم و سواری میکنم.
جایی گفته بودید که بیشتر از ۸۰ درصد ایمپلنتها توسط ۲۰ درصد دندانپزشکان انجام میشود. آیا پای مافیا در میان است؟
خیر. من در جلساتی که برای آموزش ایمپلنت داشتم، به چنین آماری برخوردم. وقتی روی آن کار کردم به این نتیجه رسیدم که اکثر دندانپزشکان عمومی در کلاسها و دورهها شرکت میکنند اما این کافی نیست. پزشک برای اینکه وارد کار ایمپلنت شود، نیازمند یک آمادگی ذهنی و روانی است که به این باور برسد که میخواهد کار ایمپلنت انجام دهد. آن ۸۰ درصدی که انجام نمیدهند به خاطر این است که آن آمادگی را برای خود ایجاد نکردهاند و آمادگی ذهنی آن را ندارند که وارد این حیطه شوند.
دستیابی به این آمادگی نیازمند اصولی است. اول اینکه بتوانند شخصیت خود را برای این کار مهیا و برای خود برند ایجاد کنند. مهمتر از همه این که دیدگاه خود را از اینکه فقط یک بازده بالا داشته باشند، اصلاح کنند. یعنی به جای افیشنسی باید به سمت افکتیونس بروند و تعداد کار کمتر با کیفیت بالاتر داشته باشند. خیلیها این اتفاق را برای خود رقم نمیزنند و میخواهند به هر شکلی که شده تعداد بیماران خود را زیاد کنند تا به درآمد بالا برسند. این باعث میشود که از کیفیت کار کم شود و به مرور کار اشتباه برگردد و در نهایت آمادگی لازم برای ورود به کار پیشرفتهتری مثل ایمپلنت را نداشته باشند. در صورتی که اگر دیدگاه آنها به سمت افکتیونس باشد و کار درست با زمان و وقت بیشتر و تعداد مریض کمتر انجام دهند، به آرامی آن آمادگی پیش میآید که بتوانند وارد مرحله بعدی شوند. درنهایت ایمپلنت نیازمند آمادگیهایی است که اکثرا حاضر نیستند آن را انجام دهند. دندانپزشک مجبور است از مواردی مثل درآمدهای اولیه چشم پوشی کند که بتواند به آن کارها ورود کند. دورههایی برود و آموزشهایی ببیند که خیلیها این کار را نمیکنند. اما ۲۰ درصد این کار را انجام میدهند.
جای دیگر گفته بودید که برای درمان موفق دندان باید بتوانیم با سایر رشتهها ارتباط برقرار کنیم. منظور شما از سایر رشتهها چیست؟
سایر رشتههای دندانپزشکی. ما حدود ۱۲ رشته دندانپزشکی داریم. اگر یک دندانپزشک عمومی بخواهد یک کار درست و دقیق مثل ایمپلنت انجام دهد، نباید تنها به این توجه کند که این نقطه خالی است و باید ایمپلنت بگذارد. باید با سایر رشتههای دندانپزشکی و پروتز مشاوره داشته باشد. حتی با سایر رشتههای پزشکی مشاورههای سیستمیک در مورد مشکلات قلبی و تنفسی داشته باشد. در کل باید همه جانبه نگاه کند و با یک دید جامع نگر بتواند درمان محدود را انجام دهد. اگر از همان ابتدا به آن درمان محدود نگاه کند، ممکن است بیمار به دلیل مشکلات اسکلتی نتواند درمان را پذیرا باشد، لذا توجه به این مساله ضروری است.
بهعنوان حرف آخر…
بنده در حیطه داندانپزشکی یک نرمافزار کمک تشخیصی طراحی و ثبت کردم که در آن از هوش مصنوعی استفاده شده است. الگوریتم آن را هم خودم نوشتهام به شکلی که با هر علائمی از بیماری که مشاهده میشود، از هر اتفاقی مثل خونریزی ساده و درد، به یک تشخیص دقیق راجع به آن بیماری برسیم. این نرم افزار که طرح درمان و پیش آگهی را میدهد، جایزه برترین کار پژوهشی را نیز گرفت اما هنوز به صورت عمومی در نیامده و عنوان یک کار تحقیقاتی باقی مانده است.
چرا برای تولید انبوه آن اقدام نمیکنید؟
وارد مراحل اخذ مجوز برای تولید آن شدهایم اما نمیدانم چه اتفاقاتی در وزارتخانه رخ داده که نتوانستیم آن را عملیاتی کنیم. در صورتی که این طرح برای دانشگاهها بسیار مفید بود.
منبع:دندانه