همیشه پای یک توجیه در میان است!
دلیل تراشی و توجیهات مردم برای خرابی و از دست دادن دندانها
بسیاری از ما عادت کردهایم از زیر بار مسئولیت کوتاهی و کم کاری خود شانه خالی کنیم و تقصیر بسیاری از بیتوجهیها و بیمبالاتیهای خود را بر گردن دیگران بیندازیم. مبحث رعایت بهداشت دهان نیز از جمله همین موارد است. متاسفانه بسیاری از ما نسبت به سلامت دهان و دندانمان بیتوجهیم و تنها زمانی به سراغ دندانپزشک می رویم که کار به درد و عفونت رسیده باشد. اما جالب اینکه تلاش می کنیم برای فراموش کاری وظایف روزانهمان در قبال وضعیت دندانها توجیه بیاوریم و پوسیدگی و از دادن سلامت دهان و دندان خود را گردن دیگران بیاندازیم.
دندانپزشکان عادت کردهاند در پاسخ به سوالاتی که درباره دلایل از دست رفتن دندان بیماران خود می پرسند چنین دلایل و توجیهاتی را بشنوند:
– یکی از شایعترین توجیهات برای از دست رفتن دندانها و ابتلا به بیماری لثه، جرمگیری کردن آنها توسط یک دندانپزشک است. مثلا:
از همان اولین باری که دندانهام رو جرمگیری کردم، هم لق شدند، هم شروع کردن به سیاه شدن.
– بارداری خانمها از جمله دلایل شایع خرابی دندانها و گاه از دست رفتن آنهاست. از قدیم مردم در ذهن مردم ما این نکته نهادینه شده است که بارداری و شیردهی مادران موجب از دست رفتن دندانها میشود:
از زمان حاملگی دندانهای من شروع کردند به ریختن. نه اینکه دو قلو حامله بودم، مشکلم از بقیه زنها بیشتر بود.
نه اینکه مجبور بودم بچه شیر بدهم هر چی کلسیم و فسفر توی دندانهام بود از جونم رفت!
– دلیل شایع دیگر نبود وقت و زمان کافی برای مراجعه به دندانپزشک است؛ مخصوصا درباره افراد کارمند و کارگر که ساعت کاری آنها از صبح آغاز و تا ساعات ابتدایی شد به درازا می کشد:
وضعیت شغلی من طوری بود که هیچ وقت فرصت دندانپزشکی رفتن نداشتم. سر صبح مجبور بودم از خونه بزنم بیرون، وقتی هم که بر میگشتم خونه نه خودم رمقی برام باقی بود، نه مطبهای دندانپزشکی باز بودند.
– در نظر بسیاری از افراد خود دندانپزشکان به عنوان یکی از عوامل از دست رفتن دندانها معرفی میشوند. چراکه با تصور یا زیادهخواهی خود سلامت دندانهای بیمارانشان را به نابودی کشاندهاند:
خدا بگم این دکتر فلانی را به چه بلایی گرفتار نکنه! یک دفعه همه دندونهام رو تراش داد و روکش گذاشت. حتی از من نپرسید که این کار رو بکنم یا نه. از همان موقع دندانهام حساس شدند. از سال بعد هم شروع کرد به ریختن. الان هم که مضعیت من را میبینید.
– دندانپزشکان گاه توجیهات عجیب و غریبی هم درباره علت از دست رفتن سلامت دهان و لثه میشنوند. به دو نمونه از این موارد توجه کنید:
من از وقتی توی جبهه بودم دندونهام خراب شدند. نه اینکه مدام با تیر و ترکش سر و کار داشتیم فرصت مسواک زدن دست نمیداد
من یک بار توی سفر اشتباهی با مسواک دوستم مسواک زدم. اون بنده خدا مشکل شدید لثه داشت. بعد از اون قضیه لثههای من هم یک دفعه پیوره کرد!
– جوانترها اما توجیهات متفاوتی نسبت به بزرگ ترها دارند. یکی از دلایل شایع آنها رسیدن فصل امتحانات و دغدغههای درسی است:
آقای دکتر قبل از امتحانهای آخر ترم بود که دندانم یکهو خالی شد اما فرصت درست کردنش را نداشتم. چند روزی درد کشیدم و مسکن خودم تا خودش آرام شد. گذشت تا امروز که یک گوشه دیگر دندان هم شکست.
– دندانپزشکان تجربی هم یکی از دلایل از رفتن دندان مردم ماست. انها در پاسخ به این سوال که چرا برای درمان مشکل دندان به یک فرد تجربی مراجعه کردهاید معمولا یک دلیل واحد دارند:
یکی از آشناهام رفته بود پیش فلانی و یک دندان پر کرده بود. از کارش راضی بود و حسابی تعریف میکرد. من هم رفتم همونجا.
– دلیل شایع دیگر نزد بزرگترها و جوانترها ترس از دندانپزشک است. ریشه این ترس معمولا خاطرات بد دوران کودکی از دندانپزشکی و دندان پزشک سنگدلی که با قصاوت دندان شیری یا دائمی فرد را کشیده و یک خاطره ناگوار در دل و ذهن فرد بر جای گذاشته است، دلیل شایع دیگر است:
من از بچگی از دندانپزشکی رفتن می ترسیدم. صدای این مته دندانپزشکی انگار میپیچد توی کاسه سرم، همه تنم رعشه میگیرد.
یک بار برای پر کردن دندان رفته بودم، دکتر یک آمپولی به من زد که از حال رفتم. از آن به بعد حتی جرات نمیکنم از جلوی مطب دندانپزشکی رد شوم!
– یک دلیل شایع دیگر وقوع درد ناگهانی دندان و عدم دسترسی به یک دندانپزشک مجرب و قابل اعتماد است. وقتی که درد امان شما را میبرد، بعید نیست به اولین پیشنهاد برای رهایی از درد، یعنی کشیدن دندان، جواب مثبت دهید:
یک بار نیمه شب/ در سفر دندانم درد گرفت. دستم به هیچ جا بند نبود. فقط یک درمانگاه باز بود که دندان میکشید. من هم مجبور شدم دندانم را بکشم.
– و البته بیپولی، که شاید منطقیترین دلیل برای فاصله گرفتن از خدامت دندان پزشکی باشد:
دکتر جان چرا دروغ؛ دستم خالی بود و درد دندان عاصیام کرده بودم، دندانم را کشیدم!
منبع:دندانه