تجهیزات دندانپزشکی تاج الدین
0 محصولات نمایش سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

هفت‌نکته در باب لنت‌ترمز، آمالگام، رنگ‌مو

هفت‌نکته در باب لنت‌ترمز، آمالگام، رنگ‌مو

 

۱- نیکو مناجاتی کرده آن بنده سراپا تقصیر به‌درگاه حضرت حق آن زمان که سر بر سجده نهاده و از سوز دل نالیده: «خداوندا! گناهان ما را به ریال و کارهای نیکمان را به دلار محاسبه فرما».
خدایی وقتی قضیه ریال و دلار و اختلاف پتانسیل زائدالوصفشان مرزهای عالم ملکوت را هم درنوردیده و معنویات را هم درگیر کرده ، کسی انتظار دارد که دامن مشاغل سخت و زیان آور (با زیان ده اشتباه نشود) از جمله دندان‌پزشکی به این غبار آلوده نشود؟ خوب اگر چنین باشد انتظار نامعقولی است دیگر. اصلا مگر چیزهایی که در حوزه استحفاظی ما ارتباط تنگاتنگ با این دلار لاکردار دارد یک قلم و دو قلم است؟ دست روی هرچه بگذاری مستقیما یا با اندکی پیچ و پلاس به کرشمه‌های این دلار عزیز بند است. از روکش پوار وطنی بگیر تا ایمپلنتی که از مصنوعات بیگانگان است.
حالا در این گیرودار افزایش نجومی قیمت مواد مصرفی، عده ای قدر نشناس توقع دارند دندان‌پزشک بی‌چاره هی توی خودش بریزد و دم نزند؟ هی گران بخرد و ریالی به دستمزدش اضافه نکند؟

۲- اصلا خوش به حال شما که سوناتا و سانتافه و لکسوس سوار می‌شوید و با آن هم فقط می‌روید مطب و برمی‌گردید. ما ۲۰۶ ناچیزی بیشتر نداریم که آن را هم از ترس بنزین هفتصد تومانی و فقدان جای پارک در اطراف درمانگاه، بیرون نمی‌آوریم. فلذا زیاد سوار تاکسی می‌شویم و به همین دلیل شگردهای معروف رانندگان زحمتکش و محترم را خوب بلدیم. یکی از معروف‌ترین این ترفندها، نالیدن از قیمت لنت و دیسک و صفحه کلاچ است، درست موقعی که این عزیزان قصد دارند کرایه تپلی از شما طلب کنند و برای همین می‌خواهند به توصیه بزرگان علاج واقعه قبل از وقوع نمایند و پیشاپیش مانع اعتراض شما شوند. انصافا شما دلتان راضی می‌شود او این‌همه پول بابت لوارم ماشینش هزینه کند ولی از شما کرایه کمی بگیرد؟

۳- آن بیمار حق‌به‌جانب و ساده‌اندیشی که از سر نداری شکایت می‌کند «بابت فقط پر کردن یک دندان فسقلی که نیم ساعت هم نکشیده، هشتاد هزار تومان از من گرفت!»، چه می‌داند در دل آن کمتر از نیم ساعت چه رازهایی نهفته است؟ اقلا ۱۷سال درس خواندن با همه مرارت‌ها و محرومیت‌ها، صرف‌نظر کردن از لذایذ زندگی، رنج شب بیداری و حسرت خواب نوشین صبحگاهی، دوری از خانه و خانواده و خدمت در مناطق محروم، به هزار در زدن و قرض و وام گرفتن برای جور کردن سرمایه شروع کار، بیگاری دادن در درمانگاه‌ها و کشیک‌های شب و روزهای تعطیل، همزیستی با انواع و اقسام میکروب‌ها و پذیرفتن ریسک ابتلا به هزار جور بیماری، انواع آسیب‌های شغلی از جمله مشکلات دیسک کمر و گردن و بالاخره پس دادن تاوان دکتر بودن بین فامیل و هنگام خرید و البته در اداره دارایی، حالا چه واقعا داشته باشی یا نداشته باشی…
و در میان این همه رازهای شگفت انگیز و مقدس که هرکدامش برای توجیه استحقاق دریافت چنین حق العلاجی کافی است، متوسل شدن به افزایش تاسف بار، افسار گسیخته و غیرمنطقی مواد و کالاهای مصرفی چه محلی از اعراب دارد؟ در ادامه عرض می کنم.

۴- در برخی مشاغل که به‌طور عام آنها را مشاغل خدماتی می‌نامند مفهوم آشنایی وجود دارد که ناظر است بر توانایی‌های خاص فرد ارائه کننده آن خدمت، به کسانی که به او رجوع کرده اند و فاقد چنین مهارتی بوده اند. این مفهوم را با واژگانی چون دستمزد یا اجرت بیان می‌کنند که به معنی مبلغی است که خلق الله صرف نظر از هزینه‌های پنهان و آشکاری که ارائه دهنده خدمت متحمل شده است، بابت وقت، دانش، تجربه و مهارت او پرداخت می‌کنند. هرچند کاربرد این لغات در طبابت مرسوم نیست و حتی شاید برخورنده نیز به‌نظر برسد، اما اصل این مفهوم یقینا در این حوزه نیز وجود دارد و زشت و توهین‌آمیز هم نیست.

۵- و اما امان از دنیای مرموز این مفهوم عجیب، واژه ای که هرکس از ظن خود یار او می‌شود. مفهومی که اگرچه می‌تواند به عنوان نشانه‌ای از دانش و توانایی ما تلقی شود و قدر و منزلت ما را بالا ببرد، همزمان قادر است از جنبه بیزینسی نقش پاشنه آشیل را در امورات ما ایفا کند. چرا؟ چون هیچ آدم منصفی از دندان‌پزشک محترمش توقع ندارد از هزینه‌هایی که متحمل شده چشم‌پوشی کند اما احتمالا انتظار دارد که از دستمزدش به او تخفیف دهد. دستمزدی که قبلا در بند۳، اشک مردم را درآوردیم تا ثابت کنیم مثل برخی امور مهم دیگر علیرغم انکار منکران حق مسلم ماست.
محض اطلاع کسانی که فقط مو می‌بینند یادآور می‌شوم که اینجا دقیقا همان محل پیچش موست. جایی که نقش افزایش قیمت مواد در بالا بردن تعرفه خدمات آنقدر پر رنگ می‌شود که بتواند دژی نفوذ ناپذیر در برابر تقاضای همیشگی بیماران برای «راه آمدن» با آنان باشد. و چه باک اگر این دستاورد مهم و حیاتی، شان ما را تا حد فروختن مواد مصرفی به بیماران پایین آورد.

۶- سال‌ها پیش دوست پزشکی داشتم که خانم ایشان آرایشگر بودند. تعریف می‌کرد که روزی خانمی برای رنگ کردن موهایش به عیال ایشان مراجعه کرده و قیمت این کار را پرسیده است. خانم دوست ما در جواب فرضا گفته است پنجاه هزار تومان. مشتری اعتراض کرده که چه خبر است؟ قیمت رنگ مو که مثلا ده هزار تومان بیشتر نیست. خانم آرایشگر هم در نهایت خونسردی و البته اعتماد به نفس و در راستای حفظ شان و اعتبار حرفه و اهمیت دادن به دانش و هنر خود پاسخ داده ند: «مشکلی نیست، می‌توانید بروید آن را از فروشگاه بخرید و خودتان استفاده کنید…»

۷- و اما نکته آخر این مقال استمداد برای کشف این نکته باریک‌تر ز موست که آیا آمالگام دوست‌داشتنی ما که به‌خاطر کسوتش آن را نماد مواد دندان‌پزشکی فرض کرده‌ایم، بیشتر شبیه لنت ترمز است یا رنگ مو؟

منبع:دندانه

0
دیدگاه‌های نوشته