برای شما خاطرهست؛ برای ما تجربه!/ چند روایت طنزگونه از دندانپزشکی
در اینجا به ذکر برخی اتفاقات جالب که برای خودم پیش آمده پرداختهام:
– روی دندان مولربیمار یک ترمیم آمالگام بیلداپ انجام دادهام. آینه کثیف شده؛ میگم خانم یک گاز بیار؛ یکباره بیماره محترمه یک گاز محکم میزنه و زحمت یک ساعته من رو برباد میده! موندم چی بگم؟
– خانم دستیار رو صدا میزنم و میگم برام دایکال بیار. بعد از چند لحظه در حالی که جعبه فایل تو دستشه میگه چه شمارهای میخواین؟ چی باید بگم؟
– تو این کلینیک هر نوع ترمیم، وسایل مخصوص خودش رو داره. از دستیار محترم میخوام ست آمالگام رو برام بیاره. چند لحظه بعد کریر به دست و در حالی که سه واحد آمالگام زده بالا سرم وایستاده! چی باید بگم؟
– دختر خانم جوانی بود. دیاستم بین دندانهای بالاش رو با کامپوزیت براش اصلاح کردم و انصافا هم ترمیمهای خوشکلی شد. چند روز بعد دختر جوان با مادرش تشریف آوردند. مادر گفت که وقتی دخترم با دندانهای بیفاصله برگشته خونه، چند باری گریه کردهام. آخه با فاصله خوشکلتر بود. میشه مثل اولش بشه! نگام به دندونای مادر افتاد، دیاستم داشت در حد تیم ملی. چی باید بگم؟
– لابراتوار فریم دندان لترال بالا رو برای امتحان فرستاده. لبه انسیزالی فریم سه میلیمتر از لبه انسیزالی سانترالهای تراش نخورده بلندتره! چی باید بگم؟
– دندان بیمار رو با توافق خودش تحت پالپ کپ قرار دادم. بعد از یک هفته بیمار میاد پیشم. اولش کلی ناراحت که دکتر از دندون درد بیچاره شدم. لحظهای بعد تغییر حالت میده و با یک خوشحالی نهفته میگه البته دکتر دستت درد نکنه توی این هفته سه کیلو کم کردم! چی باید بگم؟
– میخوام تزریق بیحسی بیمار رو انجام بدم. ازش میپرسم آقا بیماری خاصی نداری؟ میگه چرا بیمه کوثر و بیمه نیروهای مسلح دارم! چی باید بگم؟
– دو تا ترمیم سرویکالی برای بیمار انجام میدم. تو دلم کلی خوشحالم که بهبه، چه ترمیمهای قشنگی. دکمه رست رو میزنم. بیمار داره دهانش رو باز و بسته میکنه، با ناراحتی میگه دکتر دندونام بلنده! چی باید بگم؟
– فریم پرسلن گذاری شده را دارم امتحان میکنم. به نظر یک میلیمتر کوتاه کار شده. کار رو تو دهان بیمار میذارم. آره کوتاه کار شده. بیمار دهانش رو باز و بسته میکنه و بعد میگه دکتر خیلی بلنده! چی باید بگم؟
– بیمارم دو تا ترمیم کلاس دو آمالگام داره. ماتریس هولدر رو میبندم، انگار ایراد داره. یک هولدر دیگه میخوام، اونم خرابه. سومی رو میبندم. یک کم ایراد داره ولی به زحمت میبندمش. بیمار موقع رفتن میاد پیشم و میگه دکتر من حتما یک هولدر برای شما میخرم و اسم شما رو روش حک میکنم! چی باید بگم؟ تمسخر بود؟ تشکربود؟
– دندان عقل پایین بیمار را همکار اندودنتیست اندو کرده ولی همکار پروتزیست از روکش کردنش طفره رفته. با کلی مکافات و بدبختی یک بیلداپ آمالگام خوشکل روش انجام میدم. منتظر بودم بیمار که از روی یونیت پا میشه یک عالمه ازم تشکر کنه. ولی بعد از اینکه دهنش رو میشوره با اخم و تخم رو میکنه به من و میگه دکتر دهنم رو جر دادی؛ بهت پیشنهاد میکنم آخر وقت دیگه مریض نبینی! چی باید بگم؟
– دو تا دندان سانترال بالای بیمار براثر تراما به شدت بد رنگ شدهاند. دندانها اندو شدند و برای ترمیم اومده پیش من. با کامپوزیت حفره رو پر میکنم و بدرنگیها رو میپوشونم. ده درجه رنگ دندون روشنتر میشه. قربون صدقه رفتن حداقل تصور ذهنی من از بیمار بود. اما… دیدم بیمار ناراحت که دکتر پشت دندونام یک کم زبره!! چی باید بگم؟
– بالا سر بیمار مثل همیشه دارم تو دستگاه شور آواز میخونم. بعد از پایان کار، بیمار میگه آقای دکتر یک چیزی رو دوستانه بهت بگم؟ با خودم میگم چی میخواد بگه. میگم بفرمایید. میگه واقعا صداتون بده دیگه نخونین! چی باید بگم؟
– کوادرانت چپ پایین بیمار رو ترمیم کردهام. چند هفتهای بعد میاد پیشم. من اصلا چیزی یادم نیست. میگه دکتر دندونی که برام پر کردی ریخته. به دندونش نگاه میکنم. هفت بالاشه!! نگاه به پرونده میکنم؛ چی باید بگم؟
– هر چی زور میزنم کاتالیست مربوط به واش قالبگیری از تیوبش خارج نمیشه. انگار دستیار محترم جلسه قبل در تیوبهای کاتالیست و بیس رو جابجا بسته؛ چی باید بگم؟
منبع:دندانه