آسیبشناسی آتروفی شدن کنگرههای دندانپزشکی
پرواضح است که آسیبشناسی از اهم شاخههای علم طب است و کسی نیز تا کنون ادعا نکرده که نمیتوان در علوم دیگراز آن استفاده نمود. از قضا امروز بهره گیری از این شاخه مهم در سایر علوم بطور روزافزون افزایش یافته و شما میتوانید در برخی نشریات شاهد انواع آسیب شناسیهای دوران پست مدرنیسم باشید از جمله: آسیبشناسی عدم حضور دندانپزشکان در فعالیتهای صنفی-حرفهای، آسیبشناسی عدم مشارکت همکاران در صحنههای اجتماعی و آسیبشناسی سایر «عدم»ها به هکذا.
و اما غرض از این مقدمه چینی این بود که اذهان شما مخاطبین محترم را آماده کنیم برای بحثی پیرامون آخرین قسم آسیبشناسی که درباره یک ضایعه مزمن به نام «سمیناریت آتروفیک» است. ضایعه فوق همانطور که از نام آن بر میآید یک نوع التهاب سمیناری است که به کوچک شدن حجم آن میانجامد.
این ضایعه اساسا «جزو ضایعات خوش خیم محسوب میشود ولی با توجه به فراهم بودن عوامل زمینهای بیم آن میرود تا در آیندهای نزدیک به سمت بدخیمی میل کند که در این صورت احتمال متاستاز آن به سایر سمینارها در سایر بلاد هم وجود خواهد داشت.
در مورد اتیولوژی این ضایعه، محققین نظرات بسیار متفاوتی دارند که در اینجا تنها به ذکر سه تئوری مهم اکتفا میکنیم:
۱- تئوری اول، آتروفی سمینارها را ناشی از هایپرپلازی بدخیم آنها میداند. با این توضیح که با زیاد شدن تعداد سمینارهای علمی و توزیع نسبی شرکت کنندگان محترم در آنها، طبیعی است که حجم هر سمینار کاهش یابد و خود را به شکل آتروفی پیشرونده نشان دهد. شایان ذکر است که طرفداران این تئوری، انتساب خود را به گروههای مخالف جامعه چند صدایی به شدت تکذیب کردهاند.
۲- مدعیان تئوری دوم، آتروفی شدن سمینارها را مستقیما به موضوع آنها مرتبط میدانند و در پاسخ به گروه اول با توپ پر میگویند «اوهوک… پس چطور در سمینارهای زیبایی اینهمه آدم شرکت میکند؟» این گروه که هر روز بر تعداد آنها افزوده میشود قویا «معتقدند که اگر سمینار دارای موضوعاتی باشد که به درد دنیا و کمی هم آخرت بخورد، مانند سمینارهای زیبایی و پروتز، بیشترین استقبال را در پی خواهد داشت. بر عکس سمینارهایی که شرکت در آنها صرفا» اجر اخروی دارد، مانند پاتولوژی و بیماریهای دهان، و یا حداقل اجر مادی و معنوی آن یر به یر است، مانند اندو و اطفال، با اقبال چندانی مواجه نخواهد بود. مروجین این تئوری در طرح درمان خود برای ریشه کنی این ضایعه پیشنهاد میکنند ثبت نام در سمینارها با تاسی به سنت حسنه میادین تره بار بصورت «درهم» باشد. این گروه که شرکت در همایشها بصورت «برچین» شده را اقدامی در جهت سمینار زدایی ارزیابی میکنند معتقدند که باید قانونی مصوب شود تا افراد در برابر هر دو سمینار زیبایی موظف به شرکت در یک سمینلر اندو و در برابر هر سه سمینار پروتز ملزم به حضور در یک سمینار پاتولوژی باشند.
۳- و اما تئوری سوم نگاهی جامعه نگر و ریشهای به این ضایعه دارد و آن را ناشی از عارضه سمینار زدگی مزمن میداند.
پیروان این تئوری پیش بینی میکنند که در آیندهای نزدیک افسردگی حاصل از کثرت سمینارها به وحدت حرفهای لطمه جدی وارد کند.
سر آخر نیز عده قلیلی این ضایعه را به یک حالت روحی بسیار خطرناک به نام «سمینار و فوبیا» نسبت میدهند و معتقدند روز به روز بر تعداد افرادی که از زمان فارغ التحصیلی در هیچ سمیناری شرکت نکردهاند افزوده میشود. این عده میگویند برخی افراد دچار آنچنان سمینارگریزی حادی هستند که حتی جاذبههای تجارتی و سیاحتی نیز نمیتواند آنها را به شرکت در همایشها ترغیب کند.
به هر حال هرچند هنوز هیچکدام از تئوریهای فوق به اثبات نرسیدهاند اما امید میرود در آینده نزدیک و با همت تمام متخصصین آسیبشناسی در حوزه روابط اجتماعی درمان قاطعی برای آن پیدا شود و از این پس غیر از سال آخر مهلت تمدید پروانه در مواقع دیگر هم شاهد حضور نهادینه شده همکاران در کلیه سمینارها باشیم. دکتر افشین قناد
منبع:دندانه