تجهیزات دندانپزشکی تاج الدین
0 محصولات نمایش سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

پ: پیش ن: نیش

پ: پیش ن: نیش

 

تاملی در عملکرد آموزش و پرورش در حوزه آموزش بهداشت و پیشگیری دندان‌پزشکی

پیش از مقدمه
چندی پیش شاهد اقدام مثبتی در دندان‌پزشکی کشور بودیم. جمعی از مسئولان سمینار یک‌روزه‌ای برپا کردند تحت عنوان «آینده دندان‌پزشکی کشور»، و شاید با این تصور که من هم می‌توانم فردی لایق حضور در میان خرد جمعی باشم دعوت‌نامه‌ای هم برای حقیر فرستادند.
مطلبی که در پی می‌آید گزارش برگزاری این همایش نیست. قصدم از نگارش آن، موضوع دیگری است هرچند که زود‌تر از این می‌باید به این اقدام بجا و قابل ستایش پرداخته می‌شد تا چنین اتفاق ارزشمندی اینگونه در هیاهوی اخبار نه چندان مهم گم نشود.

پ: پیش ن: نیش

پ: پیش ن: نیش

مقدمه
روز سمینار از میان کارگروه‌های تعیین شده، در کارگروه بهداشت و پیشگیری شرکت کردم تا ضمن بهره‌گیری از نظرات سایر همکاران و صاحب‌نظران، دیدگاه خودم در این خصوص را ارزیابی کنم و شاید حرفم را به گوش کسی برسانم.
توجه به گلچینی از نظرات مطرح شده در جلسه خالی از لطف نیست ضمن آنکه با تایید دیدگاه نگارنده بستر مناسبی برای بیان آن فراهم می‌کند:
نظام آموزشی ما درمان‌محور است و دانشجویان در این نظام به‌صورت نیرویی درمانگر تربیت می‌شوند.
اعتقاد راسخی به لزوم پرورش نیروهای آموزش‌دیده حدواسط یا‌‌ همان بهداشتکاران وجود ندارد و برنامه‌های نه چندان جدی موجود هم به تعطیلی کشیده می‌شوند.
توقع از دندان‌پزشک پرورش‌یافته این سیستم برای صرف وقت در جهت توصیه‌های بهداشتی و پیشگیری، انتظاری نابجاست.
آموزش بهداشت همگانی در کشور بسیار ضعیف است.
سایر دستگاه‌ها مثل صداوسیما و آموزش‌و‌پرورش باید نقش گسترده‌تر و موثرتری در ترویج فرهنگ بهداشت و پیشگیری برعهده بگیرند.
دقت در موارد یاد شده به آسانی ما را به این نتیجه می‌رساند که اصولا نباید از متولیان اصلی و مستقیم نظام سلامت توقع چندانی در حل مشکلات بهداشتی و ارتقاء سلامت مردم داشته‌باشیم. این سیستم علاقه چندانی به مقوله پیشگیری و تصمیم جدی برای پرورش نیروهایی برای اجرایی کردن آن ندارد. موجود درمانگری تحویل می‌دهد که حاضر نیست با ارائه توصیه‌های بهداشتی نان خود را آجر کند.

پس چه باید کرد؟
اینک که معلوم شد مسئولان اصلی بهداشت از اساس سودای دیگری در سر دارند و نردبانشان را به دیوار اشتباهی تکیه داده‌اند، معلوم می‌شود که باید دست به دامان سایر نهاد‌ها شویم. خوب است برای بررسی وضعیت آموزش همگانی، ببینیم دو سازمان مهم که می‌توانند بازوان اجرایی بسیار ارزشمند، تاثیرگذار و با برد وسیع در این زمینه باشند چه گلی به سرمان زده‌اند: سازمان صداوسیما و وزارت آموزش‌وپرورش.

در رسانه ملی چه می‌گذرد؟
به صداوسیما تنها اشاره‌ای کوتاه می‌کنیم چون پیشینه روشنی در این خصوص دارد و ما نیز در این نوشتار قصد بررسی عملکرد آن‌ها را نداریم. رسیدن به این نتیجه احتیاج به مطالعه و بررسی عمیقی ندارد که انواع تبلیغات درآمدزا در مورد تنقلات ظاهرا مفید وقت چندانی برای این سازمان برای توجه و هزینه کردن جهت ترویج فرهنگ بهداشت و سلامت دهان نمی‌گذارد. البته نیاز به توضیح نیست که تهیه و پخش برنامه‌های پزشکی معدود و از نظر زمانی محدود آنهم در تنها شبکه تخصصی موجود، با آنچه موضوع این بحث در خصوص ترویج و آموزش عام و گسترده نکات بهداشتی است تفاوتی آشکار دارد. چنان برنامه‌هایی در جای خود مفید و لازم‌اند ولی اصولا ربطی به آنچه مد نظر ما از باب آموزش همگانی اصول بهداشت و پیشگیری است ندارند.

در کتاب‌های درسی دبیرستان چه خبر است؟
نهاد دوم که روی سخن اصلی این مقاله با آن است وزارت محترم آموزش‌وپرورش است. وزارت‌خانه‌ای که مهر آموزش بر پیشانی دارد و اگرچه طیف وسیعی از آموزش‌های تخصصی را برای گروه هدف خود در دستورکار قرار داده اما مطلقا التفاتی به مشکلات سلامت دهان جوانان و راه حل آن یعنی آموزش بهداشت و پیشگیری دندان‌پزشکی ندارد. نگاهی اجمالی به کتاب‌های زیست‌شناسی دوره متوسطه این موضوع را بهتر روشن می‌کند.

کتاب زیست‌شناسی و بهداشت (مشترک بین تمام دانش‌آموزان سال اول متوسطه)
در ابتدای کتاب و ذیل عنوان «سخنی با دانش‌آموزان» گفته‌شده‌است که در این کتاب به زمینه‌های اصلی کاربردی علوم زیستی از جمله تغذیه و سلامت پرداخته خواهد شد و دانش‌آموزان در سال‌های بالا‌تر مطالب بیشتر و جالب‌تری در این زمینه خواهندخواند. اتفاقی که دست‌کم درمورد دهان و دندان، با فرض آنکه آن را از علوم زیستی و مرتبط با تغذیه و سلامت بدانیم، هرگز در این کتاب و کتاب‌های سال‌های بعد نمی‌افتد.
کتاب سال اول شامل هفت فصل است که تنها دو فصل چهارم (تغذیه) و هفتم (سلامت و بیماری) آن مایه امیدواری برای یافتن نکته‌ای بهداشتی در باب دهان است. مرور این دو فصل خیلی زود نور امید را خاموش می‌کند چون بلافاصله معلوم می‌شود که در فصل تغذیه، توضیح بیماری‌های کرتینیسم و پلاگر (که خدا می‌داند چند درصد جامعه ایرانی به آن‌ها مبتلا هستند) مهم‌تر از پوسیدگی دندان (با شیوع تاسف‌بار آن) تشخیص داده شده است. تنها نکته مرتبط با محیط دهان در این فصل اشاره به کمبود ویتامین C یا اسکوروی است که باعث خونریزی لثه می‌شود. در فصل سلامت و بیماری نیز توضیح درمورد نقش لنفوسیت و فاگوسیت برای دانش‌آموز پانزده ساله بر تشریح بیماری‌های دهان و دندان و روش‌های پیشگیری ترجیح یافته‌است.
باعث تعجب است که در کتابی که نام بهداشت بر خود دارد، در غیاب توضیحات و آموزش‌های بهداشتی ضروری برای این گروه سنی در مورد ساختمان دندان و مضرات عادات غذایی شایع ایشان و روش‌های پیشگیری، مطالب متنوعی در مورد چربی خون و LDL و HDL، مقایسه غلظت جیوه آب دریا با بدن جلبک و درصد ویتامین C باقیمانده در کلم پس از قرار دادن آن در آب جوش بیان شده‌است.
بخش پیوست کتاب نیز در نوع خود جالب است. در این قسمت جدولی می‌بینیم که در آن به نام برخی از بیماری‌های واگیر (از جمله بیماری‌های نادری همچون پاراتیفویید و مالاریا) و چگونگی انتشار و علائم و راه معالجه آن‌ها اشاره شده اما در این بخش هم گویا جایی برای پرداختن به شایع‌ترین بیماری عفونی غیرواگیر انسان و بخصوص بچه‌ها یعنی پوسیدگی دندان وجود نداشته‌است.
با بررسی کتاب سال اول به نظر می‌رسد یا نویسندگان کتاب‌های لغت و کار‌شناسان باید در معنی کلمات «کاربردی» و «بهداشت» تجدیدنظر کنند یا پدیدآورندگان این کتاب در مورد محتوای کتابی که تالیف کرده‌اند.
شاید بد نباشد مولفین محترم اندکی عمیق‌تر به این موضوعات بنگرند و در مورد این سوالات روشنگری کنند که آیا اساسا عضوی به نام دندان را در بدن انسان به رسمیت می‌شناسند یا خیر؟ اگر پاسخ مثبت است چگونه است که در کتابی که با عنوان بهداشت برای کسانی نوشته‌اند که یکی از بزرگ‌ترین مشکلات سلامتشان پوسیدگی دندان است، حتی یک سطر را به این موضوع اختصاص نداده‌اند؟ آیا دانستن اینکه سه میلیارد سال پیش فقط ۰۴/۰ % جو، اکسیژن بوده از دانستن جنس و ساختمان دندان موضوع مهم‌تری برای بخش «بیشتر بدانید» است؟ آیا در بخش «فعالیت»، محاسبه شدت فتوسنتز در شرایطی که درصد CO۲ هوا ۰۳/۰ باشد بر محاسبات زمان افتادن و رویش دندان‌ها ترجیح دارد؟ آیا اطلاع یافتن دانش‌آموزان از درصد جرم قند در وزن خشک برگ، ارزش آن را دارد که موضوع بخش «پرسش و تحقیق» باشد اما تاثیر دفعات و مقدار مصرف قند بر سلامت دندان، خیر؟

کتاب زیست‌شناسی و آزمایشگاه (سال دوم متوسطه)
اگر کتاب سال اول برای عموم دانش‌آموزان نظری نوشته شده، از سال دوم محتوای کتاب به‌طور تخصصی برای رشته تجربی تالیف شده‌است. موضوعی که گویا مولفین آن را خیلی جدی گرفته‌اند چرا که از این سال به بعد عمیق‌ترین مطالب شاخه‌های مختلف علوم زیستی برای دانش‌آموزان دبیرستان، (نه دانشجویان بیولوژی)، به رشته تحریر درآمده و صد البته غفلت از پرداختن به دهان و دندان کماکان سرلوحه کار قرار دارد.
در این کتاب نیز در «سخنی با دانش‌آموز»، تصریح شده که تغذیه و بیماری‌ها از خبرهای زیست‌شناسی هستند و بسیاری از کشفیات زیست‌شناسان در زندگی روزمره ما کاربرد دارد و بالاخره اینکه برای کسب سلامتی و حفظ آن آشنایی با ساختار و کار بخش‌های بدن آدمی لازم است.

حال سری به کتاب می‌زنیم تا ببینیم سهم دهان و دندان از حقایقی که در «سخنی با دانش‌آموز» بر آن‌ها تاکید شده چقدر است.
تنها مروری سطحی کافیست تا ما را به این نتیجه برساند که گویا نویسندگان اعتقاد چندانی به اینکه دهان هم بخشی از بدن انسان است و باید با ساختمان و کار آن آشنا شد ندارند. از کل حدود ۱۴۰ صفحه کتاب تنها کمتر از ۲۵ سطر در فصل گوارش به دهان و دندان اختصاص یافته که در همین مختصر هم کلیدی‌ترین آموزش به بچه‌ها این است که «دندان‌ها در گرفتن لقمه غذا و خرد کردن آن نقش اصلی دارند». در کنار آموزش این نکته به نوجوانانی که لابد پیش از این آن را نمی‌دانسته‌اند، اطلاعات دیگری هم که شاید کاربردی تشخیص داده شده در اختیار ایشان قرار گرفته از جمله اینکه «ماهیچه‌ها در هنگام جویدن بین دندان‌ها نیروی شدیدی ایجاد می‌کنند که این نیرو در انسان تا حدود ۱۰۰ Kg/cm۲ می‌رسد». سوال اینجاست که واقعا با چه استدلال و تفکری از میان صد‌ها نکته مهم و سودمند، این جمله که دانستن و ندانستن آن چندان فرقی با هم ندارند برای تدریس انتخاب شده؟ جالب اینکه تنها نکته واقعا مهم و کاربردی این بخش که می‌توانست زمینه‌ساز بیان یک مطلب مفید بهداشتی و پیشگیری باشد هم به‌صورتی خنثی بیان شده و بی‌هیچ توضیحی از آن گذشته‌اند: «ترشح بزاق در هنگام خواب بسیار کاهش می‌یابد». به راستی اگر نتیجه این پدیده فیزیولوژیک را به دانش‌آموز گوشزد نکنیم، دانستن آن نفعی به حال او دارد؟
مطالبی که از متن کتاب بازنویسی شد کل سهم دهان و دندان از اطلاعات کاربردی و آشنایی با کار و ساختار بخش‌های بدن آدمی است که در ابتدای کتاب بر آن تاکید شده‌بود. اینک ببینیم در کنار این غفلت جبران‌ناپذیر در مورد یکی از مهم‌ترین و آسیب‌پذیر‌ترین ارگان‌های بدن (در این گروه سنی)، چه موضوعاتی مورد توجه و موشکافی نویسندگان بوده‌است:
تفسیر منحنی الکتروکاردیوگرام
سورفاکتانت و مشکل تنفسی ناشی از کمبود آن در نوزادان زودرس
فرضیه جریان فشاری در توضیح حرکت شیره پرورده در آوندهای آبکشی گیاهان
و البته معرفی تریکودینا جاندار تک سلولی آبزی که بسیار خوش شانس‌تر از دندان و بافت‌های اطراف آن بوده چرا که با چاپ طرحی از او به معرفی اجزایش پرداخته‌اند. لطفی که متاسفانه از دندان دریغ شده‌است.
کتاب‌های زیست‌شناسی و آزمایشگاه (سال سوم) و زیست‌شناسی (پیش‌ دانشگاهی)

از بررسی این دو کتاب قطور و به غایت دشوار و دیرفهم صرف‌نظر می‌کنیم چون در تالیف آن‌ها نیز کماکان در بر‌‌ همان پاشنه می‌چرخد و ورود به جزییات آن‌ها جز تکرار کاستی‌های مجلدات پیشین این مجموعه حاصلی ندارد. متاسفانه در این کتاب‌ها نیز شاهد پرداختن به مباحث پیچیده‌ای هستیم که شاید با این جزییات هرگز به کار فارغ‌التحصیل دبیرستانی نیاید. و البته باز هم نادیده گرفتن مبحثی حیاتی که دقیقا مشکل گروه سنی مخاطب این کتاب‌هاست و به اذعان مولفین جزو مباحث زیست‌شناسی هم محسوب می‌شود، به عنوان یک اصل مد نظر قرار داشته‌است.

تاملی در نکات بخش‌هایی با عنوان «سخنی با دانش‌آموزان عزیز»
پیش‌تر اشاره کردیم که در ابتدای هر جلد بخشی وجود دارد که درواقع سخن مولفین با دانش‌آموزان است و مثال‌هایی نیز از این بخش‌ها آوردیم. این سخنان در حقیقت تبیین سیاست‌های تالیفی نویسندگان و آماده کردن ذهن شاگردان برای مطالبی است که مولفین تصمیم دارند بیان کنند.
در یکی از همین بخش‌هاست که به شاگردان یادآوری می‌شود «هم اکنون در هر ثانیه بیش از یک هکتار از جنگل‌های گرمسیری جهان در حال نابودی است». جای تاسف است که تا امروز کسی پیدا نشده تا به سیاست‌گذاران تالیف کتب، سرعت تخریب دندان‌های بچه‌ها را که ناشی از کوتاهی در آموزش بهداشت همگانی است یادآور شود تا در کنار دلسوزی برای جنگل‌های گرمسیری جهان نگران دندان‌های این تعداد جوان هم باشند.

باز در قسمتی دیگر آمده که «تلاش بر این بوده‌است تا در این کتاب مفاهیم پیچیده زیست‌شناسی به زبانی نسبتا ساده و روان، مناسب سن شما نوشته شود». این جمله از متن کتاب صراحتا نشان می‌دهد که انتخاب مفاهیم پیچیده، نه یک امر اتفاقی که تصمیمی کاملا آگاهانه و فکرشده بوده‌است. هدفی که انصافا گروه تالیف در دستیابی به آن موفق عمل کرده‌اند. وجود مباحث دشواری چون «الگوی نمایی رشد»، «الگوی رشد لجیستیک» و «چرخه کالوین» گواه این تلاش موفق است. بدیهی است که بر طبق این سیاست، تدریس موضوعاتی نامانوس و دور از ذهن و توضیح آن‌ها به مدد استفاده از زبان ساده و نسبتا روان، بر پرداختن به جزییات ویا حتی کلیات مفاهیمی ساده اما مهم و حیاتی چون ساختمان دندان و بیماری‌های آن ترجیح می‌یابد.

در اولین صفحه کتاب پیش‌دانشگاهی هدف مهم مجموعه چهارجلدی کتاب‌های زیست‌شناسی دوره‌ متوسطه اینگونه عنوان شده «کسب دانستنی‌های لازم، کسب مهارت‌های لازم و کسب نگرش‌های لازم». چنین هدف‌گذاری هوشمندانه‌ای سزاوار تحسین و قدردانی است اما افسوس کسانی که این اهداف ارزشمند و مهم را دنبال می‌کنند، دانستنی‌ها، مهارت‌ها و نگرش‌های بهداشتی دندان‌پزشکی را حتی به اندازه یک سطر در یک مجموعه چهار جلدی لازم تشخیص نداده‌اند. شاید این پرسش‌ها پر بیراه نباشد که آیا پرداختن به جزییات تعادل اسید و باز و تنظیم آب و الکترولیت‌ها در لوله هنله و عملکرد قلب بر اساس این نگرش بوده که مشکل بچه‌های این گروه سنی، افزایش چربی و فشارخون و ناراحتی قلبی است؟ و آیا براساس همین نگرش شیوع وحشتناک و تاسف‌بار پوسیدگی دندانی مهم جلوه نکرده تا یک کلمه در باب پیشگیری از آن آموزش داده‌شود؟ آیا ظرایف فیزیولوژی گیاهی و تنفس سلولی نسبت به فرآیند پوسیدگی دندان، دانستنی لازم‌تری محسوب می‌شود؟ آیا واقعا انجام صحیح روش‌های پیشگیری مهارت لازم‌تری است یا نحوه اندازه‌گیری درصد قند وزن خشک برگ در ساعت ۲ بامداد؟

و سر آخر «سخنی با مولفین عزیز»
غرض از نوشتن این مطلب هرگز انکار تلاش و زحمت گروه زیست‌شناسی دفتر برنامه‌ریزی و تالیف کتب درسی نیست. بر هر کسی که حتی گذرا بر این مجموعه نظری بیفکند آشکار می‌شود که تدوین آن آسان نبوده‌است. اما به نظر می‌رسد زحمات بی‌شمار گروه نویسندگان در برخی موارد نتیجه‌ای جز به زحمت انداختن دانش‌آموزان و معلمان به بار نمی‌آورد. راهی که این گروه در پیش گرفته‌اند و مشقت زیادی برای طی آن بر خود هموار کرده‌اند در بسیاری موارد با اهداف بیان شده در ابتدای کتاب همخوانی ندارد و به سرمنزل مقصود نمی‌رسد. نگارنده از یک سو به عنوان کسی که متجاوز از بیست سال مشغول طبابت بوده و بر حسب علاقه در حوزه پیشگیری فعالیت کرده، و از سوی دیگر به عدد همین سال‌ها از نزدیک شاهد مشکلات تدریس کتب فوق بوده و به اعتبار این هر دو پیشینه بر ناهماهنگی آموزش‌های دوره متوسطه با نیازهای جامعه دانش‌آموزی آگاهی یافته‌است، وظیفه خود دانسته‌ام با یادآوری کاستی‌های موجود قدمی در راه اصلاح آن بردارم.

اینک پرسش اصلی این است که کدام منطق از لزوم دانستن جزییات مباحث دشواری که در این مقطع تحصیلی به کار دانش‌آموزان نمی‌آید به قیمت بی‌اطلاعی از موضوعاتی که یکی از مشکلات اصلی سلامت ایشان است حمایت می‌کند؟ بیاییم منصفانه عملیات محاسبه الل‌ها و ژنوتیپ‌ها را در جمعیتی با تعادل هاردی‌-‌ واینبرگ مقایسه کنیم با محاسبه ساده محدوده زمانی تاثیر اسید حاصل از قند بر دندان برای درک زمان مناسب مسواک زدن. یا فرآیند ورود DNA ویروسی به چرخه لیزوژنیک و تخریب سلول را مقایسه کنیم با نقش باکتری در روند تخریب دندان. و بالاخره توضیح درمورد تفاوت گیاهان C۳ و C۴ در نحوه تثبیت دی‌اکسیدکربن را مقایسه کنیم با تشریح تفاوت دندان‌ها و سطوح مختلف آن‌ها در استعداد به پوسیدگی. به‌راستی در مقایسه‌های فوق، کدامیک دانستنی لازم و کاربردی و آشنایی با کار و ساختمان بدن در جهت حفظ سلامتی محسوب می‌شود که وعده آن در ابتدای کتاب به دانش‌آموزان داده شده؟

اگر واقعا درصد پیچیدگی مفاهیم ملاک اهمیت و انتخاب مطالب باشد حق هم این است که بیشتر فصول به مثال‌هایی از این دست که نمونه‌های آن در کتاب بسیار است اختصاص یابد و البته کلمه‌ای در باب یکی از مشکلات جدی سلامت بچه‌ها و راه‌های پیشگیری از آن نگاشته نشود. اما اگر مباحث ساده هم به اعتبار انطباقشان بر نیازهای مخاطب می‌توانند مهم تلقی شوند بهتر است در ویرایش‌های بعدی این مجموعه تجدیدنظر اساسی کنیم تا اندک تعادلی برقرار شود و قدمی هم در راه ارتقاء سلامت دهان دانش‌آموزان برداشته‌باشیم.
نگارنده به خوبی بر این نکته واقف است که برخی از موضوعات انتخابی مولفین از نظر آموزش روش تحقیق و باز شدن دید دانش‌آموزان و آشنایی ایشان با شاخه‌های مختلف علوم زیستی و استعدادیابی، مفید و لازم است اما پرداختن صرف به آن‌ها و چشم‌پوشی از موضوعات مهم و سودمندی که آن‌ها نیز می‌توانند به عنوان مواد آموزشی در همین جهت استفاده شوند ‌‌نهایت کج سلیقگی و فرصت‌سوزی است.
ختم کلام آنکه شاید وقت آن رسیده‌باشد ‌که کسب دانستنی، مهارت و نگرش لازم را از خود شروع کنیم.

منبع:دندانه

0
دیدگاه‌های نوشته