گفتگو با دکتر بهزاد ندیمی، دندانپزشک و نوازنده چیرهدست سنتور
طبابت روی ضرب آهنگ موسیقی
مراسم افتتاحیه کنگره ۵۵ انجمن دندانپزشکی ایران بخش ویژهای داشت. در میانه سخنرانی مسئولان و مدیران، از یک هنرمند دندانپزشک دعوت شد تا به روی سن پا بگذارد و با هنر جادویی خود در نواختن سنتور، برای لحظاتی آرامش را به ذهن و دل انبوه حاضران در سالن هدیه کند. برنامه کوتاه تک نوازی دکتر بهزاد ندیمی بسار مورد توجه قرار گرفت. برای دندانپزشکان حاضر در این کنگره علمی بسیار جالب و غرورآفرین بود که یکی از همصنفانشان را با این درجه از مهارت در نواختن ساز سنتور ببینند.
دکتر بهزاد ندیمی متولد ۱۳۴۷ و دانشآموخته دانشگاه شهید بهشتی است. از سال ۱۳۶۶ همزمان با ورود به دانشگاه، فراگیری سنتور را نزد استاد پشنگ کامکار آغاز نمود و بین سالهای ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۳ نتنویسی و نگارش کتاب ردیف میرزا عبدالله برای سنتور را به انجام رساند و در حال حاضر علاوه بر کار در مطب شخصی و تدریس سنتور، به جمع آوری آثار قدما به شکلی نوین مشغول است.
گفتگوی دندانه را با این دندانپزشک هنرمند بخوانید:
دندانه: آقای دکتر چه اتفاقی باعث شد که وارد رشته موسیقی شوید؟
من بلافاصله بعد از قبولی در دانشگاه، در مهر سال ۱۳۶۶، در کلاسهای ازاد هنرستان موسیقی پسران ثبت نام کردم. قبل از آن هم علاقه بسیار زیادی به موسیقی داشتم اما به دلیل در پیش بودن کنکور، خانواده موافق با رفتن من به کلاسهای موسیقی نبودند و قرار بر این بود که بعد از قبولی در دانشگاه به سراغ فراگیری موسیقی بروم. برادرم پزشکی دانشگاه تهران قبول شده بود و پدرو مادرم فرهنگی بودند. به همین دلیل خانواده تمایل داشتند که من هم در رشته خوب و مناسبی قبول شوم. البته در آن دوران در رشتههای ورزشی هم فعال بودم اما از نظر خانوادهام هنر رشته آیندهداری محسوب نمیشد و البته شرایط اجتماعی نیز در آن مقطع با امروز کاملا تفاوت داشت.
روزی که برای ثبتنام به هنرستان موسیقی رفتم ظرفیت کلاس استاد عزیزم آقای پشنگ کامکار کامل شده بود و با لطف مسئول ثبتنام موفق به ثبت نام در کلاس ایشان شدم. چند سالی را به فراگیری موسیقی و یادگیری ردیفهای استاد صبا و میرزا عبدالله پرداختم و بعد از طی دوره سربازی، برای گذراندن طرح دندانپزشکی به پیرانشهر رفتم. سه سال بعد به تهران برگشتم و مطب شخصیام را دایر کردم و دوباره با جدیت بیشتر تمرینهایم را ادامه دادم. در سال ۱۳۷۹ تدوین ردیف میرزا عبدالله برای سنتور را در محضر استاد عزیزم شروع کردم که این کتاب در سال ۱۳۸۳با عنوان «ردیف میرزا عبدالله برای سنتور» به چاپ رسید. ردیف میرزا عبدالله قبلا توسط ژان دورینگ برای تار نوشته شده بود ولی کاری که ما کردیم این بود که با حفظ اصالت ردیف این مجموعه را اختصاصا برای ساز سنتور تدوین نمودیم. با وجود سختیهایی که وجود داشت این کار شروع شد و بعد از شروع کار من هفتهای یکی دو بار دستنوشتهها را خدمت استاد میبردم که پس از بارها تصحیح و رسیدن به فرم نهایی یکی از دوستان آن را به شکل کامپیوتری نوت نویسی میکرد و بالاخره پس از ۴ سال کار مداوم در سال ۱۳۸۳ این کار به انجام رسید و چاپ شد.
دندانه: همیشه یکی از سوالهایی که از افرادی مثل شما، با دو وجه متفاوت حرفهای و هنری میپرسند این است که اگر بنا به انتخاب باشد، بین دندانپرشکی و موسقی یکی را انتخاب میکنید؟ به عبارتی کدام وجه شخصیتی شما برایتان ارجحیت دارد؟
راستش من در این مورد زیاد فکر کردهام اما نتوانستهام بین این دو انتخابی داشته باشم، بخشی از هویت من دندانپزشکی و بخشی دیگر موسیقی است. البته خیلی وقتها فکر میکنم که فقط موسیقی را انتخاب کنم اما واقعا امکانپذیر نیست. بخش بزرگی از هویت و علاقه من دندانپزشکی است و حاضر نیستم آن را کنار بگذارم. در این میان من قادر به انتخاب نیستم مگر اینکه اتفاق خاصی رخ دهد مثلا توانایی جسمی خود را از دست بدهم یا مواردی از این دست. البته در دو سه سال اخیر از شدت کار دندانپزشکی کم کردهام تا بیشتر به هنر برسم. هنر راه و رسم بهتر زیستن را به فرد آموزش میدهد همانطور که دندانپزشکی هم بخشی از سلامت افراد را تامین میکند. در عین تفاوتهایی که بین این دو رشته وجود دارد، شباهتهای زیادی هم وجود داشته و میتوان گفت که حتی ارتباط زیادی با هم دارند. کار کلینیکی دندانپزشکی نیاز مبرم به ظرافت و داشتن دیدگاه هنری دارد.
دندانه: مشتاقم بدانم که به عنوان یک دندانپزشک هنرمند، وقتتان را چطور برنامهریزی میکنید؟
کتاب میخوانم ورزش میکنم. ساز میزنم، مریض میبینم و مثل همه افراد سعی میکنم زندگی کنم و از زندگی لذت ببرم. در مطالعه از کتابهای آموزشی و درسی گرفته تا رمان و کتابهای دیگر، هر چیز خوبی که بدستم برسد میخوانم. در مورد موسیقی هم سعی میکنم خودم را به شنیدن فقط یک نوع خاص موسیقی محدود نکنم. در این میان رفت و آمدهای خانوادگی و معاشرت با دوستان هم برایم اهمیت زیادی دارد. سعی در ایجاد تعادل بین همه اینها گاهی از انجام هر کدام از کارها به تنهایی سختتر است!
دندانه: چرا موسیقی سنتی را انتخاب کردید؟
کشش ذهنی و احساسی من به این سمت است. روز اول وقتی فرد جذب موسیقی میشود درست نمیداند چه چیزی را دوست دارد و چه چیزی را میخواهد. وقتی نوجوان و کم سن بودم در میدان بهارستان یک لوازم موسیقی فروشی بود که از آن صدای ساز، آن هم به صورت زنده، بیرون میآمد و من ساعتها پشت شیشه مغازه میایستادم و به آن صداها گوش میکردم. همان زمان از شنیدن صدای موسیقی لذت میبردم ولی نمیدانستم دنبال چه چیزی هستم… کمکم دوستانی در این ارتباط پیدا کردم ولی آن زمان اطلاعات چندانی درباره موسیقی نداشتم و فقط برایم جذاب بود و روحم را به سمت خودش میکشید و برایم عجیب بود که چطور این سیمها در کنار هم چنین نواهایی را خلق میکنند. آن زمان در هنرستان موسیقی پسران کلاسهای آزاد هنری برگزار میشد. به آن کلاسها مراجعه کردم و به هر ترتیبی بود ثبت نام کردم و یواش یواش در فضای موسیقیایی قرار گرفتم. در این مدت چیزهای زیادی را امتحان کردم تا اینکه به این نتیجه رسیدم بهترین موسیقی برای من سنتی است و با نیاز روحی من همخوانی بیشتری دارد. البته در حال حاضر به همه موسیقیها گوش میدهم اما در کل سنتی یا بهتر بگویم موسیقی اصیل ایرانی را بیشتر میپسندم.
دندانه: یک نوازنده موفق چه ویژگیهایی دارد؟ آیا این هنر اکتسابی است یا ارثی؟
من با متخصصان موسیقی در این باره صحبت کردهام که آیا موسیقی ژنتیکی است یا اینکه میتوان با تلاش و ممارست به یک موسیقیدان یا نوازنده خوب تبدیل شد. یکی از دوستان خوبم که استاد و متخصص موسیقی کودکان هستند به من گفتند که سالها بر این باور بودهاند که موسیقی نیاز زیادی به استعداد ژنتیکی دارد اما بعد از سه تا ۴ دهه کار کردن با کودکان به این نتیجه رسیدهاند که بخش زیادی از موسیقی تمرین و ممارست است و در نتیجه میتوان آن را اکتسابی به حساب آورد. البته تعدادی از اساتید این حوزه نیز به غلبه استعداد بر تمرین اعتقاد دارند. آنها براین باورند که این هنر نیز مانند پزشکی است و پزشک علاوه بر تخصص به یک استعداد ذاتی برای ارتباط با بیمار نیاز دارد. در کل من فقط میتوانم نظر این بزرگان را برای شما نقل کنم و خودم را در این زمینه صاحبنظر نمیدانم. اما چیزی که پس از سالها فهمیدهام اینست که این هنر هم به هوش و استعداد نیاز دارد، هم به تمرین و ممارست.
دندانه: پیشنهاد میکنید چه کسانی وارد این حوزه شوند؟
هنر شاهکار خلقت است. نقل قولی از استاد صبا وجود دارد که ایشان میگویند من نمیتوانم تصور کنم افرادی که بدون هنر زندگی میکنند چطور زندگیای دارند. من هم بر این باور هستم که هنر جزو ملزومات زندگی است. هنر باعث تلطیف روح و فهم بهتر هستی و زندگی پربار تری میشود. هر کسی در هر سن و شرایطی مسلما میتواند با نوعی از انواع موسیقی ارتباط برقرار کند.
دندانه: دنیا از دید شما به عنوان یک هنرمند چگونه است؟
من فکر نمیکنم در حال حاضرهنرمند لقب مناسبی برای من باشد. من بیشتر خودم را هنرجو میبینم تا هنرمند. فکر میکنم که در حال قدم زدن در این مسیر هستم. به راستی کار مشکلی است که کسی خود را هنرمند بداند. به نظرم راهی طولانی در پیش دارم. من در این حوزه افرادی را میشناسم که هنرمند واقعی هستند و وقتی خودم را با آنهامقایسه میکنم متوجه میشوم فاصله بسیار زیادی تا درک شیرازه و عمق واقعی هنر دارم. من دوست دارم دنیا را بیشتر از دریچه شادی نظاره گر باشم و اعتقاد عجیبی به این فرمایش حافظ دارم که: هر چه هست از قامت ناساز بیاندام ماست ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست
دندانه: درباره آلبوم «به یاد شیدا» بگویید؛ انگیزه شما از انتشار این آلبوم چه بود؟ آیا بنا دارید قسمت دوم این آلبوم را هم منتشر کنید؟
هدف اصلیام درک بهتر مفاهیم و ظرایف موسیقیایی با ایجاد چالشی جدید برای خودم و افزایش تواناییهایم پس از ارایه و نقد شدن کار بود و سعی در برقراری ارتباط بهتر نسل جوان با ریشههای فرهنگیمان. من پیشرفت در کار را دوست دارم و به نظرم این خواسته واقعی همه است که روز به روز بهتر شوند. به همین دلیل هم دست به انتشار آلبوم زدم. من دوست دارم کارهایم شنیده و نقد شود. دلم میخواهد یاد بگیرم وهنوز راه بسیار طولانیای در پیش دارم.
من این آلبوم را سال ۹۱ منتشر کردم. گاهی اتفاقی در انسان رخ میدهد که دوست دارد آن حس و حال را با دیگران تقسیم کند. همان زمان بود که فکر کردم بهتر است کاری انجام دهم و سیدی را منتشر کردم. در این باره با دوستم آقای قنبری که نوازنده ماهر تنبک هستند صحبت کردم و ذهنیاتم را برای وی شرح دادم تا حس و به عبارتی با برقراری ارتباط میان گذشته و حال و کار کردن روی آنها به یاد شیدا متولد شد. در حال حاضر هم در حال انجام قسمت دوم این آلبوم هستم و فقط ضبط آن مانده است. «دل شید»ا اسمی است که برای قسمت دوم انتخاب کردهام و میخوام در آن ۶۰ تصنیفی را که دوست دارم انتخاب کرده و بنوازم.
منبع:دندانه