آینده دندانپزشکی در ایران چگونه است؟
اجازه هست سوالتان را عوض کنم؟!
دکتر علی کاظمیان
استادیار گروه سلامت دهان و دندانپزشکی اجتماعی دانشکده دندانپزشکی مشهد
این نوشته در دومین شماره نشریه دانشجویی دنداننامه (فصلنامه دانشجویان دانشکده دندان پزشکی مشهد) منتشر شده است
۱
دوستان از من پرسیدهاند آینده دندانپزشکی در ایران را چگونه میبینی. سوال جالب و البته دشواری است. مثل هر سوال آیندهپژوهانه دیگری برای اینکه پاسخی درخور به آن بدهیم باید متغیرهای متعددی را تحلیل کنیم و بعد هم با فروتنی علمی، بگوییم مثلا چهار سناریو محتمل است که به نظر میرسد، وقوع یکی از آنها به این دلایل احتمال بیشتری دارد. اما این کار یک پژوهش علمی است و تصور میکنم نشریه شما قرار نیست یک ژورنال علمی معمول باشد بلکه قرار است به دغدغههای انسانی، اجتماعی، و وجودی شما دانشجویان دندانپزشکی بپردازد. این است که با اجازهتان میخواهم به جای پرسش شما، خودم پرسش دیگری را پیش بکشم!
۲
پرسش پیشنهادی من این است: «زندگی حرفهایام را در دوره دانشجویی و پس از آن چطور پی بگیرم که آینده دندانپزشکی ایران هرچه که رقم خورد باز هم احساس شکست و خسران نکنم؟» بههرحال اینکه آینده دندانپزشکی در ایران متأثر از افزایش تعداد دندانپزشکان، یا تغییر سطح رفاه عمومی، یا ظهور تکنولوژیهای نوین، یا بروز وقایع طبیعی (مثل کرونا)، یا تحولات اجتماعی چه بالاوپایینهایی خواهد داشت میتواند موضوع حدس و پیشبینی ما باشد. توجه به این پیشبینیها برای سیاستگذاران خیلی مهم و بلکه ضروری است. اما من تمایل دارم به موضوع قدری «فردی» نگاه کنم. «آینده برای من که از قضا رشتهام دندانپزشکی است چگونه خواهد بود؟» یعنی گذشته از اینکه صنف دندانپزشکی در مجموع رو به افول است یا رو به رشد، و گذشته از اینکه دندانپزشکان ایران ده یا بیست سال دیگر به طور متوسط جایگاه بهتری از امروز دارند یا بدتر، «وضعِ من چگونه خواهد بود؟» و «آیا نکاتی هست که اگر به آنها توجه کنم -هرچه که برای صنف دندانپزشکی رخ دهد- باز هم من بتوانم امیدوار باشم که کمیت زندگی درونی و بیرونیام لنگ نخواهد بود؟»
۳
قبل از اینکه پاسخم را به پرسش بالا بگویم باید به این تاکید کنم که فکر کردن به این سوال، به خودی خود راهگشاست. صِرفِ فکر کردن به این قبیل پرسشها، اضطرابهای بیدلیلی را در زندگی انسان کمرنگ میکند. اگر اینگونه بیندیشیم که سرنوشت من و سرنوشت صنف دندانپزشکی کاملاً بر هم منطبقاند، چهبسا مدام درگیر این فشار روانی خواهیم بود که: ‘وای! یعنی در آینده چه بلایی سر این صنف (و من) خواهد آمد؟’ اما با توجه به یک موضوع نسبتاً بدیهی میتوانیم از این فشار بکاهیم و قدرت آفرینندگیمان را آبیاری کنیم: ‘گرچه من دندانپزشکم و آینده شغلیام با آینده کلی صنف دندانپزشکی ارتباط دارد اما لزوماً این دو سرنوشت بر هم منطبق نیست. فردیت من آبستن هزار راه نرفته است.’
۴
اما مهمترین پاسخ من به پرسش بند دو: دندانپزشکی احتمالا حرفه اصلی من هست/ خواهد بود اما نباید همه تخممرغهایم را در سبد دندانپزشکی بچینم . هر کدام از ما علایق و تواناییهای بالفعل و بالقوهای داریم که نه فقط میتواند افقهای جدیدی برای زندگی شخصی ما بگشاید بلکه حتی در زندگی حرفهای دندانپزشکیمان هم میتواند نقشهای نوین و خلاقانهای رقم بزند.
افقهای پیشروی دندانپزشکی که برنامهنویسی بلد است با دندانپزشکی که برنامهنویسی بلد نیست یکسان نیستند.
افقهای پیشروی دندانپزشکی که در فلان حیطه پزشکی یا مهندسی مهارت دارد با دندانپزشکی که تنها دندانپزشکی بلد است و لاغیر، یکسان نیستند.
افقهای پیشروی دندانپزشکی که ریاضی یا ادبیات یا علوم اجتماعی یا اپیدمیولوژی یا حیطههای دانشی دیگر را میشناسد با دندانپزشکی که با هیچیک از اینها نسبتی ندارد یکسان نیستند.
افقهای پیشروی دندانپزشکی که کوه میرود یا نقاشی میکند یا ساز میزند با دندانپزشکی که دنیایش مطب یا کلینیکش است یکسان نیستند.
افقهای پیشروی دندانپزشکی که دلمشغول فعالیتهای اجتماعی است با دندانپزشکی که تنها سر در حساب و کتاب درمانهای خودش دارد یکسان نیستند.
گمان من این است که آینده هر کدام از ما را (تاکید میکنم؛ فردفردِ ما را) بیش از آنکه آینده صنف دندانپزشکی رقم بزند افقهایی رقم خواهد زد که خودمان مسئولانه در دنیای امروز خودمان رقم میزنیم. کسانی که با انتخاب رشته دندانپزشکی گمان کرده بودند که در کشتی موفقیت نشستهاند از ابتدا گمان نادرستی داشتند. اما برای آنها که دندانپزشکی را اول و آخر زندگی حرفهای و اجتماعیشان ندانستند و نمیدانند میتوان بشارتهای امیدوارانهای داشت. ذهنهای شفافتر بهتر از عهده حل مسأله و تصمیمگیری برخواهند آمد و در اوج و فرودهای زندگی به احتمال کمتری زمین خواهند خورد و به احتمال بیشتری از زمین خوردن درسهای خوب خواهند آموخت. افقهای نو نه فقط از ما انسانهایی شادکامتر که حتی دندانپزشکان بهتری هم خواهد ساخت. دست کم تصور من این است.
منبع:دندانه